مراحل پرورش نویسنده خود تنظیم
همچنین بخوانید:
پرورش نویسنده خود تنظیم
مدل یادگیری خودتنظیم زیمرمن
آموزش خوانندگان برای تبدیل شدن به خوانندگان خودتنظیم
استفاده از پروتکل بلند فکر کردن در تحقیقات خواندن خودتنظیم
سرفصل موضوعی: یادگیری خود تنظیم
برای دریافت بیشتر از مطالعه چگونه مولد بخوانیم
خواننده خودتنظیم: فرایند سه مرحله ای چرخه ای
آگاهی و کنترل فراشناختی راهبردهای خواندن و مطالعه: معرفی یک مدل
مراحل پرورش نویسنده خود تنظیم
در چارچوب پرورش نویسنده خود تنظیم ، شش مرحله اساسی آموزش، راهبردها و مؤلفههای خود تنظیمی را معرفی میکنند. این مراحل - توسعه و فعال کردن دانش زمینه، بحث در مورد استراتژی، مدل سازی استراتژی، حفظ استراتژی، حمایت از استراتژی، و عملکرد مستقل -به گونه ای طراحی شده اند که برای رفع نیازهای نویسندگان و مربی، بازبینی، مرتب سازی مجدد، اصلاح یا ترکیب شوند. چهار مولفه اساسی خودتنظیمی - خودآموزی، تعیین هدف، نظارت بر خود، خود تقویتی - می توانند برای کمک به نویسندگان در توسعه اکتساب و استفاده از استراتژی به صورت جداگانه ترکیب شوند یا استفاده شوند. پرورش نویسنده خود تنظیم به مربیان اجازه می دهد تا از سطح حمایت (مثلاً آموزش صریح، کشف هدایت شده و/یا کمک شخصی) مورد نیاز برای موفقیت دانش آموز استفاده کنند.
سه ایده کلی اساس پرورش نویسنده خود تنظیم را تشکیل می دهد: فکر کنید، برنامه ریزی کنید، و بیشتر بنویسید.
مرحله اول: توسعه و فعال کردن دانش پس زمینه
در گام اول پرورش نویسنده خود تنظیم، مربیان باید مهارتهایی را که نویسندگان برای استفاده از یک استراتژی خاص به آن نیاز دارند، شناسایی کنند، ارزیابی کنند که آیا نویسندگان دارای این مهارتها هستند یا خیر، و به نویسندگان کمک کنند تا مهارتهای لازم (مثلاً واژگان) را که ممکن است برای نوشتن آکادمیک به آن نیاز داشته باشند، و استراتژی خود تنظیمی را توسعه دهند. راهبردهای خودتنظیمی در این مرحله با واداشتن نویسندگان به فکر کردن در مورد اینکه آیا عملکرد آنها تحت تأثیر افکار یا ادراکات منفی قرار میگیرد ادغام میشوند. سپس مربی ممکن است به آنها کمک کند تا این ادراکات را رفع ابهام کنند.
یک عنصر آشکار، اما گاه نادیده گرفته شده در هر روش آموزشی، توسعه پیش مهارت های مورد نیاز برای انجام کار و فعال کردن آنچه نویسندگان از قبل در مورد موضوع می دانند است. در مرحله اول آموزش و ادامه مرحله سوم، مهارت هایی را که برای اجرای استراتژی نیاز است کسسب می شود. نمونه هایی از متون خوانده می شوند و مورد بحث قرار می گیرند و قسمت های یک متن خوب در هر یک مشخص می شود. دو روش خودتنظیمی، تعیین هدف و خود نظارتی، معرفی و آغاز می شود. مثلا برای داستان، هدف شامل هر پنج بخش داستان است: (الف) محیط (این شامل مکان، زمان داستان، و معرفی شخصیت اصلی/شخصیتهای دیگر) است. (ب) هدف (آنچه شخصیت اصلی برای رسیدن به آن تلاش می کند). ج) اقدام (آنچه برای رسیدن به هدف انجام می شود). (د) نتیجه گیری (نتایج اقدام). و (ه) احساسات (واکنش ها و احساسات شخصیت اصلی و دیگر شخصیت ها در مورد رویدادهای مختلف داستان).
مرحله دوم: بحث و تبادل نظر
مرحله دوم آموزش شامل بحث مربی و فراگیر در مورد هدف و مزایای راهبردها بود. در این مرحله مربی و نویسندگان درباره استراتژی خاصی که باید استفاده شود بحث می کنند. هر مرحله از استراتژی توضیح داده می شود و در صورت لزوم از نگهداری حافظه برای پشتیبانی استفاده می شود. مربی و نویسندگان بررسی میکنند که چگونه و چه زمانی استراتژی را بکار ببرند، آیا استراتژی را میتوان به سایر وظایف تعمیم داد، و نویسندگان چگونه از استراتژی سود میبرند.
مهارت های خودتنظیمی نیز در این مرحله با تأکید بر اهمیت تلاش به منظور افزایش انگیزه نویسندگان و رشد افکار و ادراکات مثبت گره خورده است. همچنین باید به نویسندگان آموزش داده شود که اهدافی را برای یادگیری استراتژی، استفاده از آن و سپس ادامه استفاده از استراتژی تعیین کنند. نظارت بر خود را می توان در این مرحله با ترسیم پیشرفت خود بر روی یک سازمان دهنده گرافیکی و برجسته کردن تغییراتی که در صورت تسلط بر استراتژی ها اتفاق می افتد، به صراحت آموزش داد. این برای این است که بعداً بتوانند نوشته جدید خود را با نوشته قدیمی خود مقایسه کنند.
اجزای استراتژی برای برآورده کردن نیازهای فردی طراحی می شود. نویسنده و مربی درباره زمان و چگونگی استفاده از مراحل استراتژی، از جمله مثالهای واقعی برای کاربرد در سایر وظایف، بحث می کنند. اهداف خودتنظیمی برای نظارت بر نوشتههای نویسنده، و همچنین خودآموزیهای شخصی و خاص، در این مرحله ایجاد و اصلاح می شود. مربی استفاده از جملات مثبتی مانند "اجازه دهید ذهنم آزاد باشد"، "به ایده های سرگرم کننده فکر کنید" و "با وقت کافی، ایده های خوبی به سراغم می آیند" را الگوسازی می کند.
مرحله سوم: مدل سازی
مربی فرآیند نوشتن را مدل میکند و به نویسندگان نشان میدهد که چه زمانی و چگونه از استراتژی برای نوشتن استفاده کنند، در حالی که راهبردهای خود تنظیمی را در بر میگیرد. این مدلسازی شامل:
● تعریف مشکل (من باید یک مقاله در هشت قسمت بنویسم.)
● تمرکز بر توجه و برنامه ریزی (من باید تمرکز کنم. ابتدا باید یک ایده را انتخاب کنم.)
● پیادهسازی استراتژیها (من میدانم چه کار کنم. میخواهم از استراتژی اول استفاده کنم.)
● خود ارزیابی و اصلاح اشتباهات (آیا از همه مراحل استراتژی استفاده کردم؟ اوه، یکی را فراموش کردم. بهتر است آن را اضافه کنم.)
● کنترل خود (من می توانم این کار را انجام دهم. من استراتژی را می دانم. من سرعتم را کم می کنم و وقتم را محاسبه می کنم.)
● تقویت مثبت (وای! من این قسمت از مقاله ام را دوست دارم!)
پس از مدل سازی استراتژی، مربی در مورد مزایا و چالش های آن صحبت می کند و راه هایی را برای موثرتر کردن آن پیشنهاد می کند. سپس، مربی به نویسندگان کمک میکند تا فهرست کوتاهی از دستورالعملهایی که نویسندگان میتوانند قبل، در حین و بعد از کار نوشتن به خودشان بدهند، ارائه کنند. این لیست و سایر لیستهایی که تولید میشوند در یک پوشه قرار میگیرند تا نویسندگان در طول فرآیند یادگیری به آنها مراجعه کنند. همچنین می توان از مدل سازی همتا استفاده کرد.
الگوسازی مشتاقانه و طبیعی از استراتژی توسط مربی یا همتایان می تواند ابزار قدرتمندی برای توسعه استراتژی خودتنظیمی باشد. مربی میداند که مدلسازی مؤثر باید شامل مثالهایی از خود بیانیها و خودآموزیها و نمایش واقعی استراتژی و یادداشت در هنگام نوشتن باشد. پس از مدل سازی، نویسنده و مربی در مورد مراحل استراتژی و اجزای آموزشی، خود بیانیه ها و دستورالعمل های اضافی طوفان فکری می کنند و در صورت نیاز تغییراتی را ایجاد می کنند.
مرحله چهارم: حفظ کردن استراتژی
این مرحله به محض شروع آموزش شروع می شود. نویسندگان در فعالیت های سرگرم کننده و جذاب شرکت می کنند که به آنها در به خاطر سپردن مراحل استراتژی و اقدامات مربوط به تکمیل هر مرحله کمک می کند. برای نویسندگانی که به آن نیاز دارند، میتوان زمان بیشتری را صرف این مرحله کرد تا اطمینان حاصل شود که همه چیز را به درستی حفظ کردهاند.
نویسندگان در این مرحله شروع به تخصیص مراحل مخفف و استراتژی به حافظه میکنند و میتوانند در حین رفتن به مرحله بعد، به حفظ کردن ادامه دهند. نویسندگانی که مشکلات حافظه دارند ممکن است برای به خاطر سپردن مراحل مخفف و استراتژی نیاز به حمایت بیشتری داشته باشند، در حالی که نویسندگان دیگر ممکن است بتوانند از این مرحله بگذرند. در ابتدا، نویسنده قبل از اینکه بتواند استراتژی را به طور خودکار بازیابی کند، به پشتیبانی نیاز دارد (به عنوان مثال، نموداری که مراحل را نشان می دهد).
مرحله پنجم: پشتیبانی
مرحله پنجم طولانی ترین مرحله است. مربی از نویسندگان حمایت میکند، زیرا آنها استراتژیهای نوشتن و خودتنظیمی را در طول یک کار نوشتن هدایتشده به کار میبرند. این مرحله شامل تجربیات نوشتن مشارکتی با همراهی مربی و مشوق هایی است که از روند پشتیبانی می کند و بر اساس پیشرفت نویسندگان است. مربی نویسندگان را تشویق می کند و در صورت لزوم آنها را راهنمایی می کند تا اطمینان حاصل شود که به اهدافی که برای خود تعیین کرده اند برسند.
برای اکثر نویسندگانی که مشکلات نوشتاری دارند، استفاده از استراتژی واقعی در این مرحله نه درونی شده و نه تسلط یافته است. مربی آموزشها را داربست می کند و با نویسنده همراهی می کند و در عین حال کمک و پشتیبانی میکند تا زمانی که او در استفاده از استراتژی مستقل شود. در این مدت، خودآموزش های نویسنده و اهداف نوشتن بررسی می شود. نویسنده و مربی یک معیار شخصی برای عملکرد او تعیین می کنند و روشی را برای تقویت موفقیت خود با شمارش تعداد قسمتهای متن گنجانده شده ایجاد می کنند.
مرحله ششم: کار مستقل
مربی از نویسندگان دعوت میکند تا از راهبردهایی که یاد گرفتهاند در کارهای تولیدی نوشتاری استفاده کنند تا نشان دهند که به طور مستقل و درست بر آنها تسلط دارند. جلسات تقویتی را می توان هر چند وقت یکبار اضافه کرد تا به نویسندگان در حفظ استفاده از استراتژی ها کمک شود. در طول این جلسات تقویت کننده، استراتژی ها دوباره مورد بررسی و بحث قرار می گیرند. به طور مشابه، با استفاده از این رویکرد، می توان رویه های مختلفی را برای کمک به نویسندگان در حفظ و تعمیم یادگیری خود ادغام کرد. این موارد عبارتند از:
● شناسایی فرصتهایی برای استفاده از راهبردهای نوشتاری و راهبردهای خودتنظیمی در موقعیتهای دیگر.
● تجزیه و تحلیل اینکه چگونه این رویه ها می توانند در این شرایط دیگر اصلاح شوند.
● ایجاد تکالیف درسی که نویسندگان را ملزم به استفاده از راهبردها در زمینه های دیگر می کند.
● ارزیابی موفقیت این تلاش ها.
هنگامی که فراگیر بتواند به طور مستقل از استراتژی استفاده کند، رویه های خودتنظیمی و یادگاری ها می توانند در صورت لزوم محو شوند. فراگیر زمانی به این مرحله می رود که مربی تشخیص می دهد که او آماده است. از او خواسته می شود تا در صورت لزوم از نمودار استراتژی سه مرحله ای خود استفاده کند و سعی کند یادداشت را با حافظه تولید کند و سپس هنگام نوشتن از آن استفاده کند.
فراگیر و مربی جلسات تقویتی را برای نگهداری و تعمیم برنامه ریزی می کنند و روشی را برای ارزیابی اثربخشی و عملکرد استفاده از استراتژی خود ایجاد می کنند. فراگیر به نظارت خود ادامه می دهد و با ترسیم بخشهای متن خود، نوشتههایش را تقویت می کند.