سه شنبه 2 بهمن 1403
-------------------------------
عملکرد برتر آموزش و یادگیری یادگیری خود تنظیم فراشناخت خواندن-مطالعه- یادگیری انگیزش و هیجان
کتاب درسی روانشناسی تربیتی شناختی
-------------------------------
خودتنظیمی در کلاس درس
کمک به دانش آموزان در تنظیم نحوه یادگیری
مقدمه
پیشرفت تکنولوژی همه را به شگفت آورده است. سرعت این پیشرفت برای بسیاری باورکردنی نیست و بسیاری نیز از عمق این پیشرفت آگاهی چندانی ندارد. شاید عدم آگاهی مردم عادی نادیده گرفتنی باشد اما برای مسئولین نابخشودنی است. کوتاهی در آموزش و پرورش فرزندان ایران عزیز می تواند آسیب های جدی به ساختار جامعه وارد کند. بسیاری از کشورهای سراسر جهان شروع به تمرکز مجدد سیستم های آموزشی خود بر روی مهارت ها و نگرش هایی کرده اند که به موفقیت در دنیای به سرعت در حال تغییر کمک می کند. مردم در مورد "مهارت های قرن بیست و یکم" صحبت می کنند و سعی می کنند راه هایی برای کمک به دانش آموزان در دنیایی که دائما در حال تغییر است پیدا کنند.
یکی از ابزارهای رشد و توسعه فرهنگی آگاه کردن آحاد جامعه برای مجهز کردن خود به دانش و مهارت های آموزشی و فرهنگی مناسب پیشرفت های امروز می باشد. اگر مسئولین مسئولیت نمی پذیرند آحاد جامعه باید با آگاهی به این امر بپردازند. پذیرفتن مسئولیت رشد و توسعه فردی از مفاهیم پیشرفته آموزش و پرورش جهانی است.
خود تنظیمی از جمله روندهای علمی روز است که در پی مجهز کردن جامعه به ابزارهای خودآموزشی و خودپرورشی است و کاربرد کلاس درس آن می تواند بسیاری از مشکلات آموزش کلاسی را برطرف کند و همچنین می تواند بار سنگین فعالیت های آموزشی معلم را کاهش دهد. آمادهسازی دانشآموزان برای دنیای آینده نیاز به دانش و مهارتهای نوین دارد. یک گفته معروف در دنیای توسعه فردی می گوید که آن مهارتهایی که شما را به این مرحله رسانده است نمی تواند شما را از این مرحله فراتر ببرد. برای موفقیت در زندگی و شغل در دنیایی که تنها چیز ثابت آن تغییر است، باید تغییر کرد.
صرف نظر از زمینه ای که دانش آموزان امروزی روزی در آن کار خواهند کرد، تحقیقات نشان می دهد که مهارت های شناختی و خلاقیت به طور فزاینده ای برای موفقیت در محل کار و زندگی ضروری خواهد بود. مهمترین بخش این مهارت ها توانایی تنظیم تفکر و رفتار خود است. دانشآموزانی که مسئولیت یادگیری خود را بر عهده میگیرند از استراتژیهای مطالعه بر اساس بهترین روش یادگیری استفاده میکنند، خود را به چالش میکشند، و به دنبال حل مشکلات هستند، و نه تنها احتمالاً یادگیرندههای مادام العمر خواهند بود، بلکه احتمالاً بزرگسالانی سازنده و شاد خواهند بود.
خودتنظیمی یک مهارت اساسی قرن بیست و یکم است - اگر نه تنها مهارت اساسی برای موفقیت و رفاه آینده. خودتنظیمی در کلاس درس مقدمه ای عالی برای کمک به دانش آموزان برای بهبود مهارت های خود تنظیمی مادام العمر است. خودتنظیمی ساده اما جامع است (در مقابل ساده انگارانه) و یک چارچوب عاطفی-رفتاری-شناختی مفید برای تفکر و چگونگی کمک به دانش آموزان در توسعه آن فراهم می کند. راهبردهای گسترده ای که معلمان می توانند با دانش آموزان خود استفاده کنند، نقطه قوت خودتنظیمی است.
در سال ها مطالعه، استراتژیهایی را یادداشت کرده ام که میتوان آنها را برای استفاده با دانشآموزان انطباق داد. حتی معلمان و والدین می توانند این راهبردها را به راحتی در کلاس درس و منزل بکار ببرند. در این زمینه هیچ گاه متعصب نبوده ام و از چالشهایی که معلمان با آن روبرو هستند آگاه هستم؛ و تجربه گستردهای، چه در کلاس درس و چه بهعنوان مشاور بدست آورده ام.
در این نوشتار سعی بر آن دارم تا دانش و کاربرد خود تنظیمی را در کلاس درس تحلیل کنم. البته تحلیل کار دشواری است و نیازمند تسلط نسبی بر ادبیات این زمینه است. در طول چند سالی که معلم، و مشاور بودم، شاهد تغییر مداوم در نحوه یادگیری کودکان بودم. امروزه از طریق بازخورد از معلمان و دانشآموزان، متوجه شده ام که چالشهای درگیر کردن کودکان در یادگیری به طور تصاعدی افزایش یافته است. دانشآموزان ما نه تنها با برنامه های تلویزیونی، بازیهای رایانهای، و فیلم های در دسترس درگیر هستند، بلکه از طریق رسانههای اجتماعی و پیامک ها نیز در تماس دائم هستند. این تغییرات در دنیای ما مستلزم تغییراتی در نحوه آموزش ما شده است. تفکرات رفتارگرایی در ذهن معلمان و مدیران آموزش و پرورش هنوز جا خوش کرده است و با کارامدی کوتاه مدت خود، افق فرهنگی ما را تیره کرده است. ما باید درک کنیم که امروزه معلمان و مربیان در رقابتی سخت با پیشرفت تکنولوژیک هستند که فرزندان ایران عزیز هر روز و لحظه به لحظه با آنها روبرو می شوند. آموزش و یادگیری در اوایل قرن بیست و یکم دیگر از روش شناسی ایستا و منجمد نمی تواند استفاده کند.
مهم ترین تغییراتی که در نو هزاره سوم مشاهده می کنیم (کودکانی که پس از سال 2000 به دنیا آمده اند) نیاز بی امان آنها به تحریک و کوتاه شدن دامنه توجه آنهاست. پیشرفتهای فناوری به دانشآموزان این امکان را میدهد که به سرعت به اطلاعات دسترسی پیدا کنند و از طریق واقعیتهای مجازی با دیگران تماس بگیرند و در نتیجه زمان کمی را صرف کار با متن میکنند. آنها با بررسی سریع و انتخاب سریع موضوعات و ایده های مورد علاقه برای به دست آوردن دانش "به اندازه کافی" از اینترنت، به جای تحلیل و تفکر انتقادی، مطالب را به طور تصادفی مرور می کنند. این شیوه یادگیری تأثیر قابلتوجهی بر نحوه مشارکت معلمان، آموزش، ایجاد انگیزه و حمایت از کودکان قرن بیست و یکم داشته است. البته تنها کودکان و نوجوانان با این مشکلات در تقلا نیستند. نیکولاس کار (2010) در کتاب - کم عمق ها: کاری که اینترنت با مغز ما می کند – نشان می دهد که این مشکلات همه گیرتر هستند. در دوران گذر از این مشکلات کودکان و نوجوانان آسیب پذیر تر هستند.
خود تنظیمی برای یادگیری ایده جدیدی نیست؛ بیش از چهار دهه است که موضوع خودتنظیمی در حوزه روانشناسی مورد مطالعه قرار گرفته است. هرگز قبلاً این موضوع در کلاس های درس ما به اندازه امروز اهمیت پیدا نکرده است. خود کنترلی که زاده رفتارگرایی است از محدودیت های طرز تفکر رفتاری در رنج است. محدودیت های خود کنترلی نیاز به روشهای پویاتر را برجسته کرده است. کتاب های پرورشی جدید خاطر نشان می کنند که که آنچه در موفقیت بسیار مهم است، توانایی اجتناب از حواسپرتی، تمرکز روی کارها تا پایان تکمیل، و ایجاد حس استقلال در یادگیری است.
جان هتی (2009) در کتاب یادگیری قابل مشاهده که ترکیبی از حدود 800 متاآنالیز مرتبط با پیشرفت است بیان میکند که پیشرفت زمانی افزایش مییابد که دانشآموز بتواند به جای انجام کار، بر یادگیری تمرکز کند، اهدافی را تعیین کند که یادگیری را افزایش دهد، یادگیری خود را زیر نظر بگیرد، بازخورد را به عنوان راهنمای موفقیت بپذیرید و دستاوردهای خود را بر اساس معیارهای مشخص به جای مقایسه با دیگران ارزیابی کند. دانشآموزانی که در یادگیری کارآمدی بالا دارند و به جای درماندگی بر خود تنظیمی و کنترل شخصی تکیه می کنند به احتمال زیاد در مدرسه و فراتر از آن موفق خواهند شد.
به نظر می رسد که نگاهی جامع به خود تنظیمی و پیامدهای آن در کلاس درس ضروری است. مربیان به درک عمیقتری از نظریههای خود تنظیمی نیاز دارند، و نقش خودمختاری در یادگیری را باید جدی بگیرند. ایدهها، استراتژیها و فرآیندهای خود تنظیمی چارچوبی را برای مدارس، مدیران و معلمان فراهم میکند تا دانشآموزان را به سمت سطوح عمیق تر موفقیت راهنمایی کنند. خود تنظیمی به نیازهای یادگیری همه دانشآموزان، آنهایی که نیاز به حمایت بیشتری دارند تا پیشرفتهترین دانش آموزان، میپردازد؛ به دانش آموزانی که در فقر زندگی می کنند و به کسانی که از زمینه های اقتصادی قوی تر می آیند توجه می کند. تمام دانشآموزان وقتی بتوانند خودتنظیمی کنند، به دستاورد های بزرگی دست می یابند.
دانشآموزانی که در فقر مزمن یا در موقعیتهای سخت خانگی زندگی میکنند، اغلب فاقد الگوهای خودتنظیمی مؤثر هستند، که باعث میشود در مدرسه با مشکل مواجه شوند یا نتوانند به پتانسیل خود دست یابند. نیازمندترین دانشآموزان با تمرکز بر سطح مدلسازی و یادگیری مشاهده ای و سپس سطح تمرین هدفمند و سنجیده برای فرصتهای یادگیری آینده آماده تر می شوند. آموزش مستقیم و الگوسازی استراتژی های خودتنظیمی می تواند برای دانش آموزانی که ممکن است تجربیات یادگیری مثبت قبلی نداشته اند بسیار سودمند باشد.
برای دانش آموزان پیشرفته که به راحتی شرایط تحصیلی را برآورده می کنند و مدرسه ابتدایی را یک نسیم میدانند هیچ چیز آنقدر چالش برانگیز نیست که عاطفه یا شناخت آنها را گسترش دهد. زمانی که آنها به دبیرستان می رسند، کلاس ها ممکن است هنوز چالش برانگیز و پیچیده نباشد، و آنها برای حفظ سطوح بالای موفقیت،از نقاط قوت داخلی خود بهره می برند. در شروع سال های دبیرستان دوم تا آموزش کلاسیک دانشگاهی دشواری مطالب رخ می نمایند و عدم موفقیت دانشآموزان سطح پیشرفته به یک موضوع مهم تبدیل می شود.
پژو هش نشان می دهد که دانشجویان کارشناسی هنوز چارچوب مطالعه منسجم را فعال نکرده اند. بسیاری از این دانشجویان یاد نگرفتهاند که چه زمانی و چگونه از مهارتهای خودتنظیمی برای مدیریت وظایف پیچیده استفاده کنند. برخی از این دانشجویان از کم آموختگی خود رنج میبرند و به اشتباه فکر میکنند که استعداد ندارند. در واقع این دانشجویان یاد نگرفتهاند که وقتی شرایط سخت میشود چگونه از ظرفیت خودتنظیمی خود استفاده کنند یا بر آن تکیه کنند. بنابراین، تقویت استراتژی های خودتنظیمی با دانش آموزان سطح پیشرفته به طور منظم برای موفقیت آنها در دبیرستان، فرصت های پس از دبیرستان و فراتر از آن بسیار مهم است.
همه دانش آموزان می توانند از یادگیری و استفاده از راهبردهای خودتنظیمی بهره ببرند. ما بهترین چیزها را از یادگیری نحوه برخورد با شکست هایمان می آموزیم. بسیاری از دانش آموزان از شکست می ترسند. توانایی انعکاس شکست به عنوان یک فرصت یادگیری، انعطاف پذیر بودن هم از نظر احساسی و هم از نظر شناختی ابزاری قدرتمند در این دنیای پیچیده و در حال تغییر است. داشتن آگاهی از مفهوم خودتنظیمی و توانایی تنظیم عاطفه، رفتار و شناخت به سمت موفقیت برای همه دانش آموزان حیاتی است.
مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
مدیر مسئول: محمود دلیر عبدی نیا
روانشناس تربیتی با دیدگاه شناختی
دانش آموخته دانشگاه تهران
استفاده از مطالب ارائه شده در این پایگاه، صرفا با ذکر منبع آزاد می باشد.