جمعه 12 بهمن 1403
مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
مدل پردازش اطلاعات
پردازش کارامد اطلاعات
قسمت دوم
ادغام مولفه ها و ویژگی های پردازش خوب اطلاعات
دانش غیر استراتژیک به تنهایی، راهبردها به تنهایی، فراشناخت به تنهایی یا انگیزه به تنهایی به نسل بعدی کودکان خواندن، نوشتن و حل مسئله را بهتر از نسلهای گذشته نمیآموزد. باید مولفه ها و ویژگی های پردازش خوب اطلاعات ادغام شوند و بصورت یک برنامه جامع یکپارچه شوند.
سیستم عصبی سالم پیش نیاز پردازش خوب اطلاعات است که به استراتژی ها، باورهای انگیزشی و دانش مفهومی اجازه می دهد تا در حافظه بلند مدت ذخیره شوند. حافظه کوتاه مدت عملکردی نه تنها توسط عوامل عصبی، بلکه توسط عوامل دانش و استراتژی تعیین می شود. استفاده آگاهانه از این آرایه دانش (مثلاً اجرای راهبردها یا بازیابی دانش قبلی به منظور درک متن) در آگاهی (یعنی حافظه کوتاه فعال) صورت می گیرد که ظرفیت محدودی دارد. این محدودیت برای پردازشگر خوب اطلاعات نسبت به سایر افراد کمتر است، عمدتاً به این دلیل که پایگاه های دانش گسترده آنها امکان تلفیق اطلاعات را در قطعات بزرگتر فراهم می کند.
از آنجایی که محدودیت ظرفیت در تعداد تکه های حافظه است (میلر، 1956)، به جای اندازه آنها، پردازشگر خوب اطلاعات ظرفیت عملکردی کوتاه مدت بیشتری دارد که تا حد زیادی توسط یک پایگاه دانش گسترده تولید می شود. پردازشگر خوب اطلاعات نه تنها دانش گسترده ای در مورد ادبیات، علم و رویدادهای جاری و به طور کلی جهان دارند، آنها همچنین استراتژی های مناسب برای وظایفی که با آن روبرو هستند می دانند. علاوه بر این، آنها می دانند که این استراتژی ها را کجا و چه زمانی به کار ببرند.
انگیزه استراتژیک بودن و فعال کردن دانش مفهومی بالا است؛ با توجه به این باور قوی که موفقیت محصول استراتژی های به کار رفته مناسب و دانش موجود است. بنابراین یک پردازشگر خوب اطلاعات که باید یک گزارش پیشرفت در مورد یک پروژه بنویسد، نه تنها این کار را انجام می دهد، بلکه این کار را با اطمینان و کارآمدی انجام می دهد.
پردازشگر خوب اطلاعات دارای استراتژی های جستجو، سازماندهی، ترجمه و تجدید نظر است که در برنامه های نوشتاری خوب (فلاور، 1981) یافت می شود. پردازشگر خوب اطلاعات همچنین از محتوای خاصی که باید در گزارش گنجانده شود، آگاهی دارد و همچنین نحوه بازیابی یا ساخت چنین اطلاعاتی را می داند.
جالبتر این است که نوشتن واقعی، مهارتهای پردازشگر خوب اطلاعات را حتی بیشتر بهبود میبخشد - به عنوان مثال، تمرین بیشتر در اجرای استراتژیهای نوشتن و بازیابی، خودکار بودن را ارتقا میدهد. کار بر روی اطلاعات مربوط به پروژه احتمالاً حجم و سازماندهی پایگاه دانش پردازشگر خوب اطلاعات را افزایش می دهد. علاوه بر این، تعامل با کسانی که گزارش را می خوانند ممکن است بهبود استراتژی ها را به دنبال داشته باشد و پایگاه دانش را حتی بیشتر غنی کند.
پردازش خوب اطلاعات رشد شناختی بیشتری را تحریک میکند و فرصتهایی را برای افزایش دانش و شایستگی مبتنی بر مهارت فراهم میکند. سبکها و گرایشهای عمومی پردازشگر خوب اطلاعات از ادغام کارآمد دانش استراتژیک و سایر دانش مفهومی برای حل طیف وسیعی از وظایف پیچیده پشتیبانی میکند. پردازشگران خوب اطلاعات برنامهریز هستند، از اقدامات شناختی خود آگاه هستند (یعنی به طور مداوم رفتارها را زیر نظر میگیرند)، تأملکننده، کم اضطراب و به طور مناسب اعتماد به نفس دارند. این ویژگیها به پردازشگران خوب اطلاعات اجازه میدهد در گذشته عملکرد خوبی داشته باشند و به رشد شناختی ادامه دهند. پردازشگران خوب اطلاعات متفکران خوبی هستند.
به طور خلاصه، سیستم عصبی سالم امکان حافظه کوتاه مدت نسبتاً بزرگ، و ساختارهای حافظه بلندمدت که امکان ذخیره دانش مفهومی، رویه ای، فراشناختی و انگیزشی گسترده را فراهم می کند افزایش می دهد. اطلاعات ذخیره شده در حافظه بلندمدت دانش مفهومی (مانند دانش مهم ادبی، علمی، تاریخی، فرهنگی و جهانی)، دانش رویه ای (استراتژی ها)، فراشناخت در مورد استراتژی ها (مثلاً دانش در مورد مکان و زمان استفاده از هر استراتژی که شناخته شده است)، و باورهای انگیزشی حمایتی (مثلاً این دستاورد ناشی از استفاده از راهبردها و دانش مفهومی است که به خوبی با یک کار تطبیق داده شده است) ممکن می سازند.
سبک ها، نگرش ها و تمایلات شناختی عمومی موجب رشد برنامه ریزی؛ نظارت بر عملکرد؛ خود کارآمدی؛ توجه انتخابی به اطلاعات مرتبط وظیفه، محافظت هنگام کار بر روی یک کار از خود در برابر حواس پرتی؛ تامل و باز اندیشی؛ فقدان اضطراب بیش از حد؛ ارتباط دادن خودکار اطلاعات پردازش شده فعلی به دانش قبلی؛ فرصت های زیاد برای تمرین پردازش اطلاعات برای خود؛ مهارتها؛ عملیات شناختی خودکار؛ تمایل و باور پردازش بهتر اطلاعات؛ قرار دادن خود در موقعیتهای رشد ویژگیهای پردازش اطلاعات؛ و انتخاب شده در موقعیتهای رشد ویژگیهای پردازش اطلاعات می شود.
از آنجایی که مهارتهای شناختی عمومی، گرایشها و اطلاعات ذخیره شده در حافظه بلندمدت توسط آموزش رسمی تقویت میشوند، باید بررسی شود که چگونه آموزش میتواند پردازش خوب اطلاعات را ارتقا دهد.
نقش آموزش توسعه پردازش خوب اطلاعات
از آنجایی که آموزش پردازش خوب اطلاعات مستلزم تمرکز بر تمام ویژگی ها است، لزوماً یک تلاش طولانی مدت است. تاکید منحصر به فرد در اینجا این است که تمام اجزای پردازش خوب اطلاعات مهم هستند و باید مستقیماً توسط برنامه های آموزشی مورد توجه قرار گیرند. بسیاری از رویکردها تنها بر یک یا چند عنصر در مدل ذکر شده در اینجا تأکید میکنند. اگرچه در ایالات متحده که دانش آموزان آن عملکرد ضعیفی داشته اند مربیان برای مدت بسیار طولانی از آموزش عمومی حمایت کردهاند، فوریت جدیدی برای این درخواست ها و تاکید بر دانش مهم ادبی، علمی و فرهنگی وجود دارد.
با آگاهی مجدد عمومی ترکیب دانش اطلاعات پایه برای درک دنیای اطراف ما مورد نیاز است و احساس بحران در مورد آموزش ضروری است. چنین برداشتها و اضطرابهای عمومی مناسب هستند، زیرا دانش مفهومی گسترده برای پردازش خوب اطلاعات ضروری است. راه حل مشکل شناسایی اطلاعاتی است که همه دانش آموزان باید بدانند و اطمینان حاصل شود که این محتوای ضروری در مدرسه به آنها آموزش داده می شود. این رویکرد با انتشار دانشنامه های جامع که ادعا میشود حاوی اطلاعاتی است که افراد باسواد فرهنگی میدانند، به اوج خود می رسد. محتوا از منابع مختلف از جمله کتاب های دینی، ضرب المثل ها، هنرهای زیبا، سیاست، تاریخ و علم استخراج می شود. اگرچه جایی برای بحث در مورد اینکه دقیقاً چه اطلاعاتی باید توسط همه شهروندان درک شود وجود دارد با توجه به نقش بزرگ یک منبع خوب، توسعه پایگاه دانش در تعیین تفکر شایسته معقول به نظر می رسد. فرهنگ ها نه کامل هستند و نه جامع؛ بلکه نقطه شروع را فراهم می کند. افرادی که اطلاعات پوشش داده شده در فرهنگ ها را می دانند از پایگاه دانش عمومی قابل احترامی برخوردار خواهند بود؛ که در بسیاری از رشته های دانشگاهی به خوبی به آنها خدمت می کند.
مربیان باید اطمینان حاصل کنند که مطالب مهم در هر سطح از برنامه درسی تدریس می شود. با این وجود، آموزش حقایق (یا حتی درک چگونگی ارتباط بین حقایق مهم) هدف کافی برای آموزش نیست. دانستن چگونگی به دست آوردن آن حقایق و استفاده سازنده از آنها به همان اندازه مهم است، بنابراین زمینه را برای آموزش راهبردی صریح و جامع در برنامه های درسی مدرسه فراهم می کند. آموزش استراتژی ها به روش هایی که پردازش خوب اطلاعات را ارتقا می دهد حافظه، درک مطلب، و خلاقیت را پرورش می دهد.
راهبردهای حل مسئله در سالهای اخیر طراحی و تأیید شده اند. این استراتژی ها به خوبی در برنامه درسی ابتدایی قرار می گیرند. زیرا آنها برای تقویت اهداف مهم آموزش اولیه طراحی شده اند. هر سال که می گذرد، داده های بیشتری وجود دارد که نشان می دهد آموزش استراتژی می تواند عملکرد را در وظایف مهم آموزشی مانند خواندن و نوشتن بهبود بخشد. محققان آموزشی همچنین در شناسایی راههایی برای آموزش راهبردها فعال بودهاند تا دانشآموزان نه تنها مهارتها را بیاموزند، بلکه آنها را بهطور مناسب بهصورت خودتنظیم به کار گیرند.
دستورالعمل استراتژی موفق دارای ویژگی های زیر است (1) استراتژیها بهعنوان بخشی از یک برنامه درسی در حال انجام، چند باره، بهطور فشرده و گسترده تدریس میشوند. (2) راهبردهای جدید توسط معلم مدل شده و به تفصیل توضیح داده می شود. توضیح مجدد ارائه شده و متناسب با مشکلاتی که دانشآموزان با آن مواجه میشوند، طراحی می شوند. (3) توضیحات ارائه شده به دانش آموزان شامل اطلاعاتی در مورد زمان و مکان استفاده از استراتژی ها است. (4) به دانش آموزان تمرین داده می شود تا راهبردها را در وظایف آموزشی به کار گیرند. (5) دانشآموزان تشویق میشوند تا بر عملکرد خود نظارت کنند، استراتژیهای منطبق با وظایف را تا زمانی که کامل شوند اجرا کنند، و در صورت لزوم استراتژیها را تغییر دهند تا به پیشرفت به سوی هدف ادامه دهند. (6) به دانش آموزان به صراحت گفته می شود که استراتژی ها را تعمیم دهند. (7) معلمان انگیزه دانش آموزان را برای استفاده از راهبردها با آگاه ساختن آنها افزایش می دهند. (8) پردازش تاملی و دقیق به جای سریع رابطه بین آموزش و توسعه انجام تکلیف فقط برای تکمیل به موقع آن تاکید می شود. (9) بر برنامه ریزی قبل از اقدام، به ویژه شناسایی استراتژی های مناسب تاکید می شود. (10) اضطراب زیاد استفاده کارآمد از استراتژی را مختل می کند و بنابراین معلمان باید اضطراب را در کلاس های درس خود کاهش دهند. (11) روش هایی برای نادیده گرفتن عوامل حواس پرتی که در اجرای استراتژی تداخل دارند آموزش داده می شود.
انگیزه کسب و استفاده از اطلاعات مفهومی و استراتژی های مهم
انگیزه لازم برای به حداکثر رساندن اکتساب دانش آموزان از محتوای مهم تحصیلی است. همچنین اگر آنها بخواهند از دانش تا حد ممکن استفاده کنند لازم است. تعدادی از تحلیل های مهم در مورد نقش انگیزش در آموزش در دهه اخیر ظاهر شده است.
به طور خلاصه، مربیان باید سعی کنند از انگیزه های درونی کودکان برای یادگیری استفاده کنند: آنها باید وظایف چالش برانگیز مناسب را ارائه دهند، نه خیلی آسان و نه خیلی دشوار. کنجکاوی دانش آموزان خود را تحریک کنند. و سودمندی یادگیری مدرسه را برای زندگی کودکان آشکار کنند (یعنی ارتباط آنچه در مدرسه تدریس می شود را نشان دهند).
یکی از مهمترین نقش های انگیزشی آموزش، آموزش این است که شایستگی با استفاده از مهارت ها و دانش آموزش داده شده در مدرسه افزایش می یابد. وقتی کودکان دانش آموخته شده در مدرسه را به کار می گیرند و عملکردشان تسهیل می شود، فرصتی برای یادگیری این است که موفقیت به دلیل ادغام و استفاده خودشان از استراتژی ها و اطلاعات محتواست.
با این حال، گاهی اوقات، پیوندهای بین استفاده از راهبردها، دانش موجود و نتایج موفقیت آمیز باید به کودکان نشان داده شود تا آنها به این درک انتقادی در مورد خودکارآمدی دست یابند. دوره طولانی آموزش مملو از «تلهها» است، دانشآموزان میتوانند با ناملایماتی که در این ماجراجویی با آن مواجه میشوند با انگیزه پیشرفت مقابله کنند. دانشآموزان باید تشویق شوند تا تلاشهای خود را برای بهبود منابع شناختی بهعنوان سرمایهگذاریهای بلندمدت ببینند نه بهعنوان ارزیابی کوتاهمدت شایستگی شخصی - مشکلات کوتاهمدت بخشی طبیعی از یادگیری و رشد هستند.
تشویق گرایش های عمومی حمایت از پردازش خوب اطلاعات
نظارت بر عملکرد، پردازش انعکاسی، برنامه ریزی برای اقدامات شناختی، کاهش اضطراب، پرداختن به وظایف در مواجهه با عوامل حواس پرتی، و جستجوی فعالیت های محرک تحصیلی (مثلاً خواندن کتاب ها و مجلات خوب) باید هر روز مدرسه در طول دوره تشویق شود. الگوسازی و تشویق مداوم این گرایشها - از طریق تشویق به برنامهریزی، الگوبرداری از حل انعکاسی مسئله همراه با توضیح مجدد مناسب - زمانی که کودکان با مشکلاتی مواجه میشوند، و قرار دادن دانشآموزان در معرض معلمانی که از فعالیتهای تحصیلی لذت میبرند و خود از نظر فکری محرک هستند - باید کارهای زیادی انجام دهد. تشویق کودکان به درونی سازی سبک شناختی سازگار با پردازش خوب اطلاعات بسیار تاکید شده است.
چالش برای آموزش
هیچ فرمول جادویی یا راه حل سریعی برای تولید پردازش خوب اطلاعات وجود ندارد. پیچیدگی های پردازش کارآمد و بالغ به سال ها نیاز دارد تا توسعه یابد. تأکید بر دانش غیر استراتژیک به تنهایی، راهبردها به تنهایی، فراشناخت به تنهایی یا انگیزه به تنهایی به نسل بعدی کودکان خواندن، نوشتن و حل مسئله را بهتر از نسلهای گذشته نمیآموزد. یک تغییر اساسی لازم است. مطالب مهم و راهبردهای مربوطه باید از دوره پیش دبستانی شروع شود و تا مقطع تحصیلات تکمیلی ادامه یابد. محیطهای آموزشی را میتوان بازسازی کرد تا دانشآموزان برای یادگیری آنچه که آموزش داده میشود انگیزه پیدا کنند و تشویق شوند تا به چالشهای تحصیلی برنامهریزی شده، عمدی، آرام و با حس واقعی اعتماد به نفس پاسخ دهند. پردازش خوب اطلاعات در واقع یک کالای کمیاب است. اگر مربیان چالش آموزش دانش اساسی، راهبردها، فراشناخت، انگیزه و تمایلات شناختی کلی را به هر دانش آموزی جدی بگیرند، بی شک عملی است.
مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
مدیر مسئول: محمود دلیر عبدی نیا
روانشناس تربیتی با دیدگاه شناختی
دانش آموخته دانشگاه تهران
استفاده از مطالب ارائه شده در این پایگاه، صرفا با ذکر منبع آزاد می باشد.