مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی

مدل مرحله ای چرخشی زیمرمن: یکپارچه سازی جنبه های انگیزشی و فراشناختی

چهارشنبه 14 آذر 1403 - مجله اینترنتی روان تنظیم

مدلهای زیمرمن از یادگیری خود تنظیم

شرح تفصیلی دیدگاه زیمرمن

بخش هفتم

مدل مرحله ای چرخشی: یکپارچه سازی جنبه های انگیزشی و فراشناختی

برای تبیین موضوع روابط علّی بین فرایندهای یادگیری خود تنظیم و باورهای انگیزشی کلیدی، و بازده های یادگیری، زیمرمن (2000) مدل چرخشی یادگیری خود تنظیم را بر اساس نظریه اجتماعی شناختی مطرح کرد. طبق این مدل، فرایندهای یادگیری و باورهای انگیزشی دانش آموزان در سه مرحله خود تنظیمی فعال می شوند: پیش اندیشی، عملکردی، و خود باز اندیشی. فرایندهای مرحله پیش اندیشی در آماده سازی کوششهای یادگیری بکار می روند و برای افزایش یادگیری در نظر گرفته می شوند. فرایندهای مرحله عملکردی در خلال تلاش برای یادگیری بکار می روند و برای تسهیل خود کنترلی و خود نظارتی عملکرد فرد در نظر گرفته شده است. فرایندهای مرحله خود باز اندیشی بعد از کوششهای یادگیری رخ می دهند و برای بهینه کردن واکنشهای شخص به بازده های خود در نظر گرفته شده اند. این خود باز اندیشی ها، به نوبه خود، بر فرایندها و باورهای پیش اندیشی مربوط به کوششهای بعدی یادگیری، با کامل کردن مرحله خود تنظیمی، اثر می گذارد.

مراحل و خرده فرایندهای مدل خود تنظیمی چرخشی زیمرمن

مرحله اول پیش اندیشی

تحلیل تکلیف: تعیین هدف برنامه ریزی راهبردی

باورهای خود انگیزشی: خود کارآمدی انتظارات بازده علاقه/ارزش درونی جهت گیری هدفی یادگیری

مرحله دوم عملکردی

خود کنترلی: تصویر سازی ذهنی خود آموزی تمرکز توجه راهبردهای تکلیف

خود مشاهده گری: خود ثبتی خود تجربه گری

مرحله سوم خود باز اندیشی

خود داوری: خود ارزیابی اسنادهای علّی

خود واکنشی: خود خوشنود سازی/عاطفه - سازگاری/دفاعی

ویژگی های گردشی این مدل برای تبیین نتایج کوششهای تکرار شونده یادگیری مانند وقتی که زبان جدیدی یاد می گیریم طراحی شده است. علاوه بر پیش بینی تفاوتهای کمّی در یادگیری، این مدل در جستجوی تبیین تفاوت کیفی اصلی در خود تنظیمی دانش آموزان است. بطور اختصاصی تر، یادگیرندگان پیش کنشی توسط فرایندهای با کیفیت بالای مرحله پیش اندیشی و عملکردی خود شناخته می شوند. در مقابل، یادگیرندگان واکنشی بر خود باز اندیشی های پس عملکردی برای یادگیری تکیه می کنند، مانند یادگیری اکتشافی؛ اما فرض می شود که این تمرکز پس رویدادی، اثر بخشی یادگیرندگان را کاهش می دهد. اگرچه تمامی یادگیرندگان کوشش می کنند تا فرایندهای یادگیری خود را برای کسب بازده های مناسب، خود تنظیمی کنند، انتظار می رود که خود تنظیم کنندگان پیش کنشی الگوی گردشی بهتری از فرایندها را نسبت به خود تنظیم کنندگان واکنشی از خود نشان دهند (زیمرمن، 2013).

مرحله پیش اندیشی

مرحله پیش اندیشی از دو حیطه تشکیل شده است: فرایندهای تحلیل تکلیف و باورهای خود انگیزشی.

تحلیل تکلیف به کوششهای یادگیرنده برای تقسیم یک تکلیف یادگیری به مولفه های کلیدی، مانند عملیات ریاضی در مسائل داستانی، اشاره می کند. یادگیرندگان پیش کنشی، بعلت مهارتهای تحلیل تکلیفی برتر شان، می توانند هدفهای اختصاصی، تقریبی، و چالش برانگیز برای خود تعیین کنند. در مقابل، دانش آموزان واکنشی، بعلت تحلیل تکلیف سطحی، هدفهای مبهم، دور، یا غیر چالش انگیز برای خود انتخاب می کنند. تحلیل تکلیف اثر بخش، همچنین، دانش آموزان پیش کنشی را قادر می کند تا راهبردهای موثرتری را برای کمک به شناخت، کنترل عاطفه، و اجرای حرکتی مستقیم، مانند برنامه ریزی برای کاربرد یک فهرست برای نوشتن یک داستان، برنامه ریزی کنند. در مقابل، تحلیل سطحی تکلیف در یادگیرندگان واکنشی، آنها را از برنامه ریزی یک راهبرد تفصیلی باز می دارد و آنها را مجبور می کند تا بر روشهای مبهم یادگیری، مانند سعی کردن بیشتر یا تمرکز کردن بیشتر، تکیه کنند.

بعلت آنکه تحلیل تکلیف، تعیین هدف، و برنامه ریزی راهبردی نیازمند آغازگری و پافشاری شخصی هستند، آنها نیازمند سطوح بالای باورها و ارزشهای خود انگیزشی کلیدی هستند. یادگیرندگان پیش کنشی توسط باورهای خودکارامدی بالاتر، انتظارات بازده، اهداف یادگیری تبحری، و یا علاقه و ارزشگذاری به تکلیف برانگیخته می شوند. در مقابل، یادگیرندگان واکنشی اشکال پایین تر انگیزش را نشان می دهند و در نتیجه برای تحلیل تکلیف، انتخاب اهداف، یا برنامه ریزی راهبردی، نسبت به یادگیرندگان پیش کنشی، کمتر به خود انگیزشی می پردازند (زیمرمن، 2013).

مرحله عملکردی

دو طبقه اصلی برای فرایندهای مرحله عملکردی فرض شده اند: خود کنترلی و خود مشاهده گری.

خود کنترلی به کاربرد روشهای خاص برای جهت دهی یادگیری، مانند خود آموزی، تصویرپردازی ذهنی، تمرکز توجه، راهبردهای تکلیف مدار، سازمان دهی محیط، و جستجوی کمک اشاره می کند. در این مرحله، یادگیرندگان پیش کنشی فرایندهای خود کنترلی، مانند بکار بردن فهرستی برای تولید متن یک داستان، را اجرا می کنند که در طی مرحله پیش اندیشی برنامه ریزی شده اند. در مقابل، یادگیرندگان واکنشی خود را در یک تکلیف یادگیری، بدون راهبرد آشکاری برای هدایت خود، غرق می کنند. بعلاوه، یادگیرندگان پیش کنشی بر اشکال نظامدار خود مشاهده گری، برای هدایت کوششهای خود برای خود کنترلی، مانند نظارت فراشناختی و خود ثبتی، تکیه می کنند. نظارت فراشناختی به پیگیری ذهنی غیر رسمی فرایندها و بازده های عملکردی خود فرد اشاره می کند، در حالیکه خود ثبتی به ایجاد گزارشهای رسمی فرایندها و یا بازده های یادگیری، مانند نمودار تولید متن مربوط به هر قسمت یک فهرست، اشاره می کنند. خود ثبتی می تواند خود کنترلی را افزایش دهد زیرا اعتبار، اختصاصی بودن، و دقت مشاهده خود را بالا می برد. در مقابل، یادگیرندگان واکنشی، خود مشاهده گری یک فرایند مشخص، مانند تکمیل مقاله، را دشوار می یابند، زیرا آنها اهداف یا برنامه های مرحله پیش اندیشی لازم را فاقد هستند (زیمرمن، 2013).

مرحله خود باز اندیشی

دو شکل عمده برای فرایندهای مرحله خود باز اندیشی فرض شده اند: خود داوری و خود واکنشی.

خود داوری شامل خود ارزیابی اثر بخشی عملکرد یادگیری فرد و اسنادهای علّی مربوط به بازده های فرد می شود. به علت اینکه یادگیرندگان پیش کنشی بوسیله اهداف خاص مرحله پیش اندیشی هدایت می شوند، تمایل دارند که بر اساس تبحر شان در آن اهداف، خود ارزیابی کنند. به علت آنکه دانش آموزان واکنشی فاقد اهداف پیش اندیشی اختصاصی هستند، آنها اغلب در خود ارزیابی شکست می خورند، یا اگر موفق شوند، به مقایسه های اجتماعی با همکلاسیها برای داوری در مورد اثربخشی شخصی شان متوسل می شوند. مقایسه های اجتماعی، خود ارزیابی های کمتر مفیدی را نسبت به خود مقایسه گری بدست می دهند (یعنی، بر اساس رشد شخصی یا تبحر تکلیف مدار). داوریهای خود ارزیابانه دانش آموزان پیش کنشی به اسنادهای علّی مربوط به نتایج کوششهای یادگیری ارتباط کامل می یابند، مانند اینکه آیا نمره ضعیف دانش آموزان در نوشتن داستان به علت توانایی محدود آنها است یا کوشش ناکافی. به علت آنکه یادگیرندگان واکنشی اغلب بر بازده های دیگران برای خود-ارزیابی تکیه دارند (مانند نمره های نوشتن،) آنها مستعد اسناد دادن خطای خود به فقدان توانایی هستند، که به عنوان علت غیر قابل کنترل طبقه بندی می شود. به علت آنکه دانش آموزان پیش کنشی بر اساس اهداف خود-انتخابی، خود-ارزیابی می کنند، آنها نوعا خطاها را به راهبردهای ناموثر اسناد می دهند، که بعنوان علل قابل کنترل طبقه بندی می شوند. طبق مدل گردشی یادگیری خود تنظیم، اسنادهای نتایج به کنترل شخصی، به احساس بیشتر رضایت منتهی می شود تا اسنادهای علل غیر قابل کنترل.

خود داوریهای یادگیرندگان به دو شکل کلیدی خود واکنشی ارتباط می یابند: خود خوشنود سازی و استنباطهای انطباقی. واکنشهای خود خوشنودسازی به ادارکات خوشنودی یا ناخوشنودی (و عاطفه مربوطه) نسبت به عملکرد فرد اشاره دارند. دامنه این هیجانات از شادی تا افسردگی ادامه می یابد. فرض شده است که دانش آموزان پیش کنشی مسیرهایی از عمل را دنبال خواهند کرد که به خوشنودی و عاطفه مثبت منجر می شود و از مسیرهایی که ناخوشنودی و عاطفه منفی تولید می کنند اجتناب خواهند کرد. نسبت دادن خطاها به علل غیر قابل کنترل در یادگیرندگان واکنشی، آنها را به احساس ناخوشنودی هدایت می کند که به نوبه خود آنها را از کوششهای بیشتر برای یادگیری ناامید می کند. در مقابل، نسبت دادن خطاها به علل قابل کنترل در یادگیرندگان پیش کنشی، آنها را به احساس خوشنودی هدایت می کند، که خود موجب حفظ کوششهای یادگیری می شود. یک شکل کاملا مرتبط خود واکنشی ها شامل استنباطهای انطباقی یا دفاعی می شود، که به نتایج مربوط به نیاز های فرد برای تغییر رویکرد خود در خلال کوششهای بعدی برای یادگیری اشاره می کند.

از دانش آموزان پیش کنشی انتظار می رود که بعلت اسنادهای مطلوب و خود خوشنود سازی سطح بالای شان، استنباط های انطباقی برای خطاها داشته باشند، مانند تغییر راهبردی برای حل مسائل ریاضی. دانش آموزان واکنشی، بعلت اسنادهای نامطلوب و خوشنودی سطح پایین شان، به استنباطهای دفاعی برای حمایت خودشان از ناخوشنودی آینده و عاطفه آزاردهنده، مانند خود درماندگی، تعویق سازی، اجتناب از تکلیف، رهایی شناختی، و بی تفاوتی، متوسل می شوند (زیمرمن، 2013).

فرض شده است که این خود واکنشی ها بر فرایندهای پیش اندیشی با توجه به کوششهای حل مسئله گردشی بیشتر اثر می گذارد. انتظار می رود سطح بالای خود خوشنودسازی یادگیرندگان پیش کنشی، انواع مختلف خود انگیزشی برای ادامه کوششهای گردشی برای یادگیری را افزایش دهد. بعلاوه، انتظار می رود که، استنباط های انطباقی سودمند توسط یادگیرندگان پیش کنشی، به برنامه ریزی راهبردی بهبود یافته منتهی شود و بهنگام نیاز در هدفها تغییر ایجاد کند. در مقابل، سطح پایین خود خوشنودسازی دانش آموزان واکنشی، انگیزش آنها را برای ادامه کاهش می دهد، و فقدان سازگاری آنها کیفیت کوششهای بیشتر آنها را برای یادگیری کاهش زیادی می دهد. در روش گردشی، مدل فرایندی یادگیری خود تنظیم در پی تبیین پافشاری و احساس شکوفا سازی شخصی دانش آموزان پیش کنشی، و اجتناب و خود تردیدی های دانش آموزان واکنشی می باشد (زیمرمن، 2013).

در بخش بعدی یک نمونه از خود تنظیمی در حیط پرورش تخصص ارائه می شود تا کاربردی بودن مدل چرخشی زیمرمن نمایان شود.

 

مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی

مدیر مسئول: محمود دلیر عبدی نیا

روانشناس تربیتی با دیدگاه شناختی

لطفا نظرات و پیشنهادات خود را از طریق بخش نظرات مجله اینترنتی روان تنظیم و یا از طریق ایمیل برای ما ارسال کنید.

استفاده از مطالب ارائه شده در این پایگاه، صرفا با ذکر منبع آزاد می باشد.