مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی

نقش روانشناسی تربیتی در برنامه های آموزشی، پژوهشی و سیاست ها

دوشنبه - 18 فروردین 1404

مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی

آموزش و یادگیری

دیدگاههای کنونی در روانشناسی تربیتی

بخش پایانی

نقش روانشناسی تربیتی در برنامه های آموزشی، پژوهشی و سیاست ها

روانشناسی تربیتی نقش بسزایی در توسعه و اصلاح شیوه های تربیتی داشته است. سهم مهم روانشناسی تربیتی دانش و راهنمایی های ارائه شده به آموزش معلمان است. همانطور که قبلا ذکر شد، دوره های روانشناسی تربیتی در اکثر برنامه های دانشگاهی آماده سازی معلمان مورد نیاز است. بررسی کتب درسی مقدماتی روانشناسی تربیتی نشان دهنده ترجیح شدید معلمان به عنوان مخاطبان اصلی آنهاست.

از طریق کتاب‌های درسی روان‌شناسی تربیتی است که می‌توانیم آنچه را که عموم مردم و معلمان درباره کاربرد روان‌شناسی در تدریس و فعالیت‌های آموزشی مرتبط می‌آموزند، ببینیم. وسعت قابل توجه دانش روش شناختی که روانشناسان آموزشی به میز اصلاحات سیاسی آورده اند در تأکید بر نیاز به پژوهش مداخله ای معتبر مبتنی بر مدرسه تأثیرگذار بوده است.

در این راستا، روانشناسی تربیتی به عنوان مجرای معرفی و به کارگیری تحقیقات و اصول روانشناسی در شیوه های آموزشی عمل می کند. نقش روانشناسان تربیتی همچنان تاکید مهم و معتبری در حل مناقشات جاری حیاتی برای پیشرفت و به کارگیری دانش برای عمل آموزشی خواهد بود.

یادگیری معلم، آموزش، و برنامه درسی

یادگیری تدریس مسلماً یکی از چالش برانگیزترین تلاش‌های شناختی و عاطفی است که می‌توان انجام داد، و معلمان جدید با چالش‌های بزرگ‌تری نسبت به قبل با نیازهای متنوع دانش‌آموزان، بررسی‌های عمومی و فشارهای سیاسی امروزی روبرو هستند.

همزمان، نیاز اساسی به آماده سازی معلمان بیش از هر زمان دیگری وجود دارد و ایده های عمیقی در مورد بهترین عملکرد برای آماده سازی اولیه معلم وجود دارد؛ نیاز اساسی به کار تجربی دقیق در مورد آماده سازی اولیه معلم وجود دارد. تا همین اواخر، تحلیل‌های علمی این آموزش به طرز شگفت‌آوری محدود بوده است.

معلمان اولیه چه چیزی باید بدانند؟

حجم وسیعی از کار اختصاص داده شده به آموزش به عنوان یک حرفه یادگیری بررسی و ترکیب می شود. در حال حاضر معلمی به عنوان یک حرفه با پایگاه دانش پیچیده و متمایز در نظر گرفته می شود. تحقیقات فعلی بر فرآیندهای یکپارچه و قضاوت هایی که معلمان برای هدایت این گستره اطلاعات استفاده می کنند متمرکز است. بررسی انتقادی مطالعات شناخت گرا در مورد یادگیری، معلم جدید را محدود می کند. بر آنچه در مورد پایگاه دانش ضروری معلمان جدید و نحوه یادگیری معلمان در زمینه های مختلف شناخته شده است، تأکید می شود. شناسایی یک پایگاه دانش مرتبط با آنچه که معلم مبتدی موثر باید بداند، انجام دهد و ارزش قائل شود ارتباط دارد (بال و کوهن، 1999). تغییرات نظری در مطالعات تدریس تقریباً همان مسیری را دنبال کرده است که در حوزه وسیع تر روانشناسی تربیتی مشاهده شده است.

دیدگاه‌های یک معلم خوب از تمرکز بر دانش و مهارت‌های مجزا، به مطالعات شناخت‌ها و تصمیم‌هایی که در طول تدریس اتفاق می‌افتد، به مطالعات جدیدتر در مورد تأثیر متقابل باورهای شخصی، دانش، مهارت‌ها و واسطه‌های موقعیتی یا زمینه‌ای یادگیری اولیه معلمان تغییر کرده است.

محققان آموزشی بر ایجاد درکی از پایگاه دانش تخصصی مورد نیاز برای آموزش مؤثر محتوا در راه های متعدد برای دانش آموزان متنوع تاکید کرده اند. این کار به شدت تحت تأثیر کار روانشناسان آموزشی است که در مدل‌های سازنده‌گرایی اجتماعی کار می‌کنند که زمینه‌های فیزیکی و اجتماعی را به عنوان بخش‌های جدایی‌ناپذیر هر تلاش شناختی می‌دانند. تحقیقات در این سنت تأکید می‌کند که موقعیت‌ها و محیط‌های اجتماعی که در آن‌ها آموزش صورت می گیرد، بر مهارت‌ها تأثیر می‌گذارند و چنین دانشی بخشی اساسی از آموخته‌ها می‌شود.

در حال حاضر از مطالعه فردی دانش معلمان به نفع مطالعاتی که بر سیستم های تعاملی به عنوان واحد تجزیه و تحلیل تمرکز می کنند، فاصله گرفته شده است (پاتنام و بورکو، 2000). کار اخیر بر روی تمایلاتی متمرکز شده است که زمینه تدریس خوب را فراهم می کند - اینکه چگونه معلمان به دانش آموزان متعهد می شوند، به بررسی نیازهای فردی دانش آموزان، و نظارت بر یادگیری خود و دانش آموزانشان نیاز دارد.

از این نظر، تدریس و معلمان به عنوان بخشی از جوامع یادگیری در نظر گرفته می شوند که نیاز به قضاوت و تصمیم گیری مداوم و انعطاف پذیر برای حمایت از یادگیری دانش آموزان در محیط های فراگیر فرهنگی دارند. اکنون محققان در حال بررسی نحوه یادگیری معلمان برای آموزش هستند - چگونه آنها به طور فعال یک پایگاه دانش شخصی ایجاد می کنند و سپس از آن برای هدایت قضاوت ها و یادگیری کلاس درس استفاده می کنند. این تلاش‌های معاصر به شدت با آماده‌سازی اولیه معلم مرتبط هستند و ویژگی‌های کلیدی برنامه‌های آماده‌سازی اولیه معلم را برجسته می‌کنند. این کار از نقش حیاتی باورهای قبلی، دانش محتوا، مربیان و همکاران، و محیطی که در آن نامزدهای معلمی یاد می‌گیرند، پشتیبانی می‌کند.

دو خط پژوهشی امیدوارکننده که برخی از این ویژگی‌های اساسی را در بر می‌گیرد - تحقیق در مورد نحوه یادگیری معلمان اولیه برای آموزش نوشتن و تحقیق در مورد تأثیر روش‌شناسی موردی در آماده‌سازی معلم است. این خط پژوهشی با تحلیل انتقادی محدودیت‌های پژوهش کنونی و نیاز به کار تجربی قوی‌تر برای افزایش درک ما از آموزش معلمان اولیه در آینده ادامه می یابد.

نتیجه ای که از این بررسی به دست می آید این است که روانشناسان آموزشی در موقعیت منحصر به فردی برای تأثیرگذاری و انجام تحقیقات دقیق هستند که پیچیدگی تدریس را بیشتر آشکار می کند و به توسعه مدل های آماده سازی اولیه معلم اثربخش کمک می کند.

افزایش اعتبار پژوهش های مداخله ای آموزشی-روانشناختی

روانشناسی تربیتی برای بیش از یک قرن در خط مقدم توسعه روش شناسی و آمار تحقیق بوده است. روانشناسان تربیتی در زمینه های سنجش آموزشی، آمار و طرح های پژوهشی فعال بوده اند. یک استدلال بسیار تحریک آمیز ارائه شده است که بر نیاز به استانداردهای معتبرتر و دقیق تر در مفهوم سازی، طراحی و ارزشیابی تحقیقات آموزشی تأکید می کند. پس از بررسی افکار بسیاری از ویراستاران و مولفین قبلی که حوزه روان‌شناسی تربیتی را نمایندگی می‌کنند - به نگرانی‌های جمعی در مورد ماهیت و کیفیت تحقیقات آموزشی و آماده‌سازی نسل بعدی محققان اشاره شده است.

انتظار می رود که روانشناسی آموزشی بیش از هر زمان دیگری توانایی ما را برای درک، پیش بینی و کنترل رفتار انسان و همچنین توانایی ما در طراحی شیوه های آموزشی با کاربردهای بالقوه برای مشکلات مدرسه را بهبود بخشد. با درک مشکلات ذاتی در انجام تحقیقات آموزشی و اهمیت ایجاد پل ارتباطی با طیف وسیعی از رشته های دانشگاهی، نیاز به مجموعه وسیع تری از روش شناسی های طبیعی و تجربی، از مطالعات موردی و مشاهدات تا طرح ها و تحلیل های چند متغیره وجود دارد.

بحث‌های روش‌شناختی معاصر در مورد تحقیق کیفی و کمی یا کاربردی و پایه، موضوع چگونگی به دست آوردن بهترین شواهد حمایتی با کیفیت را با استفاده از انواع استانداردهای تحقیق دقیق که می‌تواند در هر جهت‌گیری روش‌شناختی منعکس شود، بیش از حد ساده و بی‌اهمیت جلوه می‌دهد.

تحقیق برای بررسی مؤلفه های یکپارچگی علمی می تواند اعتبار شواهد تحقیقات آموزشی را افزایش دهد. چارچوبی برای مفهوم‌سازی مراحل مختلف چنین تحقیقاتی، تحولات روش‌شناختی امیدوارکننده در تحقیقات آموزشی را نوید می دهد. مراحل مقدماتی تحقیق برای بازتاب ذهنی، شهود و مشاهده به عنوان گام‌های مهم برای هدایت تحقیقات بیشتر با استفاده از روش‌شناسی عینی و علمی معتبر به منظور تهیه نسخه‌های معتبر برای مداخله آتی، ارزش اساسی ایجاد می کند. تحقیقات آموزشی قابل اعتماد و معتبر برای ارزیابی تأثیر نسبی تاثیر آزمایشی یا مداخلات آموزشی و روان‌شناختی برای سیاست‌گذاران اهمیت حیاتی دارد.

در واقع، همانطور که لوین (1994) قبلاً به شیوایی استدلال کرد، قابلیت حیات آینده این رشته به توانایی ما در ایجاد تحقیقات مداخله آموزشی که معتبر باشد بستگی دارد. توسعه چنین تداوم روش شناختی نوآورانه باید به اولویت اصلی محققان آموزشی آینده تبدیل شود.

از تحقیقات معتبر تا اصلاحات سیاسی و آموزشی

روانشناسی تربیتی به عنوان یک رشته از بدو پیدایش به دنبال اطلاع رسانی و کمک به آموزش دانش آموزان و توسعه سیاست ها و اصلاحات آموزشی محلی و ملی بوده است. روانشناسی آموزشی این هدف را با حفظ پیوند قوی با تحقیقات معتبر مدرسه محور و روش شناسی های مرتبط به انجام رسانده است. مک‌ کومب (2003) نشان می‌دهد که چگونه پژوهش در روان‌شناسی تربیتی را می‌توان به تغییرات در عملکرد آموزشی ترجمه کرد، با اشاره‌ای خاص به اینکه چگونه معلمان می‌توانند از طریق تحقیق برای اصلاح و ارتقای روش‌های کلاس درس و آموزشی خود مطلع شوند. مک‌کامبز اصول روان‌شناختی یادگیرنده‌محور را مورد بحث قرار داده است (مک‌ کومب و ویسلر، 1997)؛ مجموعه‌ای از شیوه‌هایی که برای قادر ساختن معلمان به درک عوامل شناختی و فراشناختی در یادگیری، تأثیرات انگیزشی و عاطفی بر یادگیری، تأثیرات رشدی و اجتماعی بر یادگیری، و تفاوت‌های فردی در یادگیری، طراحی شده‌اند. این اصول برای ارائه مجموعه‌ای از تمرین‌ها به معلمان طراحی شده‌اند که بر یادگیرنده تمرکز دارد، از جمله درک تفاوت‌های فردی و تنوع دانش‌آموزان و سبک‌های یادگیرنده.

این اصول در سال 1990 توسط گروه ویژه روانشناسی در آموزش APA سرچشمه گرفت، که به دنبال ارائه کاربرد تحقیقات و نظریه روانشناختی برای یادگیری در زمینه های آموزشی بود. مک کومب همچنین سهم قابل توجهی از روانشناسی آموزشی را در اصلاحات آموزشی ترسیم می کند. مک کومب خاطرنشان می کند که روانشناسی تربیتی یک علم کاربردی است، با دانش ایجاد شده که تمرین تدریس و مطالعه ویژگی های یادگیرنده را هدایت می کند. همچنین به اصلاحات آموزشی و سیاستی اطلاع رسانی می کند، به ویژه با ورود به قرن بیست و یکم.

دیدگاه های آینده در روانشناسی تربیتی

بینشی در مورد اینکه چه روندها و جهت‌گیری‌های آینده برای حوزه‌های تحقیق مربوطه پیش‌بینی می‌شود، ضروری می نماید. میلر و رینولدز (2003) با ترکیب این ایده‌ها به دنبال برجسته کردن موضوعات انتقادی نظری، پژوهشی و عملی بودند که احتمالاً زمینه روان‌شناسی تربیتی را به خوبی به قرن بیست و یکم هدایت می‌کنند. مسائل آینده، به دلیل پتانسیل آنها در ارتقای درک ما از تک تک یادگیرندگان و زمینه های یادگیری مانند فرآیندهای بین فردی، رابطه ای و آموزشی؛ توسعه برنامه درسی؛ و آماده سازی معلم اهمیت دارد. ترجمه نظریه به عمل آموزشی یادگیری دانش‌آموز را افزایش می‌دهد، آمادگی معلم را افزایش می‌دهد و شیوه‌های تحصیلی را بهبود می‌بخشد. مسائل پژوهشی معاصر آموزشی، پیشرفت‌های روش‌شناختی، و تأثیر پژوهش آموزشی بر یادگیری، تمرین تدریس، و سیاست‌های آموزشی توسط نمونه‌های ارائه شده پشتیبانی می‌شوند.

مسائل آینده‌نگر با تبدیل یک پایگاه دانش تجربی گسترده به سیاست و عمل آموزشی صحیح مرتبط است. مشارکت قابل توجه روانشناسان آموزشی، و نیاز به تحقیقات آموزشی قابل اعتماد و معتبر برای ارزیابی تأثیر نسبی تاثیر آزمایشی یا مداخلات آموزشی و روانشناختی برجسته بوده است. محققان روانشناسی آموزشی آینده باید نقش رهبری را برای کاهش تمایل به تعمیم بیش از حد در هنگام جستجوی راه حل برای چالش های بسیار پیچیده در آموزش به عهده بگیرند. این احساس قوی وجود دارد که حوزه روانشناسی تربیتی به ارتقای درک ما از مسائل مهم آموزشی ادامه خواهد داد و - مهمتر از همه - منجر به استانداردهای بالاتر کیفیت و اعتبار برای هدایت سیاست های آموزشی و اصلاحات آینده خواهد شد.

روانشناسی تربیتی که به طور گسترده مورد توجه واقع شده است، بر کاربرد روانشناسی برای درک فراگیران و محیط یادگیری تمرکز دارد. با این حال، چنین تعمیم گسترده ای از این حوزه، عدالت را در مورد دامنه ها و کاربردهای بی شماری که توسط این رشته روانشناسی ارائه می شود، دربر نمی گیرد. حوزه روانشناسی تربیتی حوزه مهمی از تحقیقات روانشناختی، نظریه و عمل را نشان می دهد. پنج حوزه اصلی تحقیق و عمل معاصر در روانشناسی آموزشی شامل کمک های شناختی به یادگیری، توسعه و آموزش؛ فرآیندهای اجتماعی فرهنگی، آموزشی و رابطه ای؛ برنامه های کاربردی برنامه درسی؛ برنامه های یادگیرنده استثنایی و دانش آموزان؛ و برنامه های آموزشی، تحقیق و سیاست است که پوشش گسترده‌ای از تقریباً همه حوزه‌هایی که مهم‌ترین تأثیر را بر روان‌شناسی تربیتی ارائه می‌کنند دربر دارد. آنها به رشد پارادایم‌های تحقیقاتی، دیدگاه‌ها، نظریه‌ها و مفهوم‌سازی‌های عمده‌ای اشاره می‌کنند که در ربع قرن گذشته ظهور کرده‌اند. قابل ذکر است که برخی از این به اصطلاح بینش های جدید در مورد رفتار و روانشناسی انسانی که در آموزش و پرورش اعمال می شود از کمک های تازه شناخته شده و تایید شده روانشناسان (به عنوان مثال، ویگوتسکی و غیره) در اوایل قرن بیستم اقتباس شده است.

دامنه روانشناسی تربیتی به عنوان یک رشته روانشناسی بسیار گسترده است و از روانشناسی آموزشی به عنوان یک حوزه غنی و حیاتی تحقیق علمی پشتیبانی می کند. تأثیر پژوهش در روان‌شناسی آموزشی بر جامعه احتمالاً با کاربردهای آموزشی و تربیتی معلمان و توسعه روش‌هایی برای تقویت آموزش و یادگیری در کلاس، راه‌های ایجاد انگیزه در یادگیرندگان و ادغام فناوری در کلاس درس شناخته می‌شود.

این کاربردها و سایر کاربردها در روانشناسی تربیتی با دقت تجربی روش های تحقیق در طراحی آزمایش های پایه و کاربردی و تحقیقات میدانی پشتیبانی می شوند. بدیهی است که محققان روانشناسی تربیتی به موضوعات عمده مرتبط با آموزش فراگیران در بسترهای آموزشی عادی و ویژه می پردازند. علاوه بر تأثیر روانشناسی تربیتی بر یادگیری و فراگیران، نقش عمده ای در اطلاع رسانی سیاست گذاری و اصلاحات آموزشی نیز داشته است.

این مقدمه بر دیدگاه‌های جاری در روان‌شناسی تربیتی تصویری از گستردگی و گستره این حوزه ارائه می‌کند، اما به عمق تحقیقات و کاربردها نمی‌پردازد. ماهیت پویای این رشته از روانشناسی از این مقدمه مشهود است و اهمیت تحقیق و عمل روانشناسی تربیتی را برای افراد و جامعه نشان می دهد. انتظار است که این اهمیت در طول قرن بیست و یکم ادامه یابد و رشد کند.

 

مجله اینترنتی روان تنظیم

Online Journal of Ravantanzim

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی

مدیر مسئول: محمود دلیر عبدی نیا

روانشناس تربیتی با دیدگاه شناختی

دانش آموخته دانشگاه تهران

لطفا نظرات و پیشنهادات خود را از طریق بخش نظرات مجله اینترنتی روان تنظیم و یا از طریق ایمیل برای ما ارسال کنید.

استفاده از مطالب ارائه شده در این پایگاه، صرفا با ذکر منبع آزاد می باشد.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد