حاوی مطالب متنوع و کاربردی روانشناسی بر اساس منابع معتبر روز و یافته های پژوهشی و تجزیه و تحلیل آنها در حیطه روانشناسی تربیتی شناختی با تمرکز بر یادگیری خود تنظیم و راهبردهای یادگیری-مطالعه
نقش اهداف در فرایند آموزش
اهداف در انگیزش و خودتنظیمی مهم هستند، زیرا توجه افراد را بر روی امکانات خاص متمرکز می کنند و رفتار آنها را به سمت نتایج مشخص هدایت می کنند. موضوع اهداف برای روانشناسان تربیتی مهم است، زیرا آنها تحقیق می کنند که چگونه انرژی انگیزشی کلی در بافت های آموزشی مرتبط جهت گیری خاصی پیدا می کنند. برای مقاصد آموزشی، ساختار هدف باید به شکل دقیقتری توصیف شده و اهداف پیشرفت تعریف و مفهومسازی شوند.
تشریح مفهوم هدف
اهداف بازنمایی شناختی از موضوعات آینده هستند که فرد متعهد به نزدیک شدن یا اجتناب از آنهاست. با در نظر گرفتن هر یک از جنبه های آن به طور جداگانه می تواند به درک کامل تری از تعریف فوق الذکر از هدف دست یافت.
بازنمایی شناختی: هدف یک بازنمایی شناختی است، به این معنی که اهداف، ساختارهایی استنباط شده هستند، نه قابل مشاهده. اهداف محدود به موجوداتی است که از یک دستگاه ذهنی در فرآیند تنظیم استفاده می کنند؛ اعمال حیات گیاهی به عنوان یک رفتار هدفمند تلقی نمی شود، زیرا ارگانیسم به صورت انعکاسی واکنش نشان می دهد و نه با توجه به یک امکان متصور. به همین ترتیب، عملکردهای فیزیولوژیکی در انسان، مانند هضم یا گردش خون، هدفمند در نظر گرفته نمی شوند، زیرا این عملکردها بدون هیچ تصویرسازی ذهنی از آینده انجام می شوند.
آینده: در رفتار معطوف به هدف، از تصویر آینده به عنوان راهنمای رفتار فعلی استفاده می شود. رفتار فقط یک پاسخ فوری و بدون واسطه به یک محرک فعلی نیست، بلکه شامل پیشبینی احتمالی در آینده است که تأثیر علّی بر رفتار فعلی دارد.
موضوع: موضوع یک هدف نقطه کانونی تنظیم است. اصطلاح موضوع به طور گسترده برای اشاره به موجودیت، رویداد، تجربه یا مشخصه ای که کانون اصلی هدف است استفاده می شود. این موضوع ممکن است اشکال و محتویات مختلفی به خود بگیرد؛ ممکن است عینی یا انتزاعی، فیزیکی یا روانی، قابل مشاهده یا غیر قابل مشاهده باشند. موضوع هدف، تمامیت هدف نیست. یک هدف هم شامل یک موضوع و هم نوعی تعهد در مورد آن موضوع است. به عنوان مثال، در هدف "ارتباط با پدر و مادرم را حفظ می کنم" "ارتباط با پدر و مادرم" هدف است و "حفظ" تعهد است. یک موضوع و یک تعهد هر دو اجزای ضروری ساختار هدف هستند.
تعهد: اهداف زمانی اتخاذ می شوند که یک فرد به نوعی در رابطه با یک موضوع آینده که به صورت شناختی بازنمایی شده است، متعهد شود. تعهد به هدف یک فرآیند همه یا هیچ نیست؛ افراد ممکن است سطوح مختلفی از تعهد را به اهداف داشته باشند و ممکن است اهداف متعددی را با توجه به یک موضوع اتخاذ کنند. تعهد هدف باید با یک قصد آگاهانه شروع شود، اما با گذشت زمان، چنین تعهداتی ممکن است خودکار شوند و رفتار را بدون قصد یا آگاهی هدایت کنند.
رویکرد یا اجتناب: رویکرد یا اجتناب یک تمایز اساسی است که برای هر و همه نوع هدف قابل اعمال است. اهداف یا روی رویکرد یا اجتناب متمرکز هستند. اهداف رویکرد شامل تعقیب یا نگهداری یک شی با ظرفیت مثبت است، در حالی که اهداف اجتنابی شامل فاصله گرفتن یا دور ماندن از یک شی با ظرفیت منفی است. حرکت در هر دو رویکرد و اجتناب ممکن است شامل فعالیت بدنی باشد (مثلاً "هر روز یک وعده سبزیجات بخورید") یا فعالیت روانی (مثلاً "بسیار از سبزیجات متنفر نباشید").
اهداف پیشرفت
اهدافی که بیشترین ارتباط را با روانشناسی آموزشی دارد، اهداف پیشرفتی هستند که بر شایستگی تمرکز دارند. چنین اهدافی ممکن است از نظر دو جنبه اساسی شایستگی متمایز شوند: نحوه تعریف آن و نحوه ارزش گذاری آن. شایستگی توسط استانداردی که برای ارزیابی آن استفاده می شود، تعریف می شود. سه استاندارد ممکن است شناسایی شود: یک استاندارد مطلق یا مبتنی بر وظیفه، یک استاندارد درون فردی مبتنی بر گذشته یا حداکثر دستیابی بالقوه خود، و یک استاندارد بین فردی یا مبتنی بر هنجار. استانداردهای مطلق و درون فردی معمولاً با هم جمع می شوند و اهداف تسلط نامیده می شوند و استانداردهای هنجاری اهداف عملکرد نامیده می شوند. شایستگی از این جهت پرقدرت است که یا بر احتمال مثبتی متمرکز است که فرد میخواهد به آن نزدیک شود (موفقیت) یا بر احتمال منفی که میخواهد از آن اجتناب کند (شکست).
ترکیب جنبه های تعریف و ظرفیت شایستگی منجر به چهار نوع اساسی از اهداف پیشرفت می شود. اهداف رویکرد-تسلط نشان دهنده تلاش برای نزدیک شدن به شایستگی مطلق یا درون فردی است، به عنوان مثال، تلاش برای انجام بهتر از قبل. اهداف تسلط-اجتنابی نشان دهنده تلاش برای اجتناب از ناتوانی مطلق یا درون فردی است، به عنوان مثال، تلاش برای اجتناب از انجام کارهای بدتر از قبل. اهداف رویکرد-عملکرد نشان دهنده تلاش برای نزدیک شدن به شایستگی بین فردی است، به عنوان مثال، تلاش برای انجام بهتر از سایر دانش آموزان. اهداف اجتناب-عملکرد نشان دهنده تلاش برای اجتناب از بی کفایتی بین فردی است، به عنوان مثال، تلاش برای جلوگیری از انجام کارهای بدتر از سایر دانش آموزان.
فرض بر این است که این چهار هدف به طور جامع طیفی از تلاشهای مبتنی بر شایستگی را که دانشآموزان در محیطهای آموزشی دنبال میکنند، پوشش میدهند. تصور می شود که این اهداف پیشرفت تأثیر مهمی بر نحوه درک، تجربه و عملکرد دانش آموزان در موقعیت های پیشرفت دارند. به طور کلی، اهداف رویکرد-تسلط و رویکرد-عملکرد به عنوان اهداف انطباقی در نظر گرفته میشوند که منجر به انواع مختلفی از فرآیندها و نتایج مثبت میشوند (به عنوان مثال، اهداف رویکرد-تسلط برای تسهیل خلاقیت و انگیزه درونی تصور میشود؛ اهداف رویکرد-عملکردی برای تسهیل دستیابی به عملکرد تصور میشود.).
از سوی دیگر، تسلط-اجتناب و به ویژه اهداف اجتناب-عملکرد، به عنوان اهداف ناسازگاری در نظر گرفته می شود که منجر به فرآیندها و نتایج منفی می شود، مانند انتخاب کارهای آسان به جای نسبتاً دشوار، ترک در هنگام مواجهه با مشکل، و دستیابی به عملکرد ضعیف.
حجم قابل توجهی از تحقیقات در طول دو دهه گذشته اهمیت اهداف پیشرفت را برای رفتار دانش آموزان در کلاس درس مستند کرده است. اهداف پیشرفت از منابع مختلف، از جمله عوامل درونی، مانند انگیزههای تمایلی و گرایشی، و عوامل بیرونی، مانند ویژگیهای کلاس درس یا مدرسه، پدیدار میشوند. کسانی که اهداف پیشرفت را مطالعه می کنند موافقند که معلمان، مدیران و والدین باید تمام تلاش خود را برای تسهیل پذیرش هدف با رویکرد تسلط دانش آموزان و جلوگیری از پذیرش هدف اجتناب از عملکرد دانش آموزان انجام دهند.
طبقه بندی اهداف آموزشی
تاکسونومی بلوم یک کلاسیک آموزشی است. عنوان رسمی آن طبقه بندی اهداف آموزشی است و در سال 1956 منتشر شده است. طبقه بندی بلوم یک سیستم طبقه بندی برای اهداف آموزشی ارائه کرد که می توانست در ساخت آیتم های امتحانی و در فرمول بندی اهداف آموزشی استفاده شود. شش دسته از اهداف آموزشی ارائه شده است: دانش، درک مطلب، کاربرد، تجزیه و تحلیل، سنتز (ترکیب) و ارزشیابی. بلوم آیتم های نمونه امتحانی را ارائه میکند که اهداف آموزشی مرتبط با هر دسته از اهداف آموزشی را به همراه نمونههای خاصی از اهداف آموزشی مرتبط با هر یک از شش دسته هدفهای شناختی ارزیابی میکند.
از نظر بلوم، دانش به عنوان آن دسته از رفتارها و موقعیتهای امتحانی و آزمایشی تعریف میشود که بر یادآوری ایدهها، مواد یا پدیدهها، چه از طریق بازشناسی یا یادآوری، تأکید میکنند. آیتم های آزمون بازشناسی در مقایسه با آیتم های آزمون یادآوری آسان تر هستند، زیرا آیتم های آزمون بازشناسی تمایل دارند پاسخ های نادرست را با پاسخ های صحیح همراه کنند (مانند موارد تست چند گزینه ای). آیتم های یادآوری به هیچ وجه هیچ پاسخی ارائه نمی کنند، زیرا آزمون شونده پاسخ های صحیح را به موارد ارائه می دهد.
بلوم به وضوح اشکال مختلف دانش را تصدیق کرد که در سطح انتزاعی متفاوت بودند، از واقعیت های عینی گرفته تا نظریه ها و ساختارهای انتزاعی. اول، دانش در مورد جزئیات، از جمله اصطلاحات و حقایق خاص وجود دارد. دوم، آگاهی از راهها و ابزارهای پرداختن به موارد خاص، از جمله قراردادها، گرایشها و توالیها، طبقهبندیها و مقولات، معیارها و روششناسی. سوم، دانش کلیات و انتزاعات در یک حوزه، از جمله (الف) اصول و تعمیم ها و (ب) نظریه ها و ساختارها. نمونه ای از هدف دانش شناخت ایالتی است که شهر نیویورک در آن واقع شده است.
دسته دوم از اهداف آموزشی درک مطلب است که شامل سه نوع رفتار است. نوع اول ترجمه است که به معنای تبدیل یک شکل ارتباط و رسانه (مثلاً عبارتی در یک زبان، مانند انگلیسی) به ارتباط و رسانه قابل مقایسه ای که به شکل دیگری است (مثلاً عبارتی معادل در یک زبان دیگر، مانند اسپانیایی). نمونهای از هدف ترجمه عبارت است از "کشیدن نمودار معادله (x2 + y2 = 9) روی کاغذ گراف". نوع دوم رفتار درک مطلب، تفسیر است که به معنای فرمولبندی مجدد یک ارتباط و رسانه بصورت یک ارتباط و رسانه دیگر است. نمونهای از هدف تفسیری "خلاصهکردن یک داستان کوتاه" است. نوع سوم رفتار درک مطلب، برونیابی است، که به معنای پیشبینی یا استنتاج دلالت یا نتیجهای از در نظر گرفتن برخی اظهارات یا ارتباطات است. یک مثال از یک هدف برون یابی "پیشبینی پیامدهای اجرای سیاست شهریه رایگان دانشگاه برای همه ساکنان قانونی" است.
دسته سوم از اهداف آموزشی کاربرد است. کاربرد به استفاده از یک قانون، یک اصل یا یک مفهوم برای حل یک مشکل اشاره دارد. یک مثال از یک هدف کاربردی "حل یک مسئله در مورد فاصله با استفاده از قضیه فیثاغورث" است.
دسته چهارم اهداف آموزشی، تحلیل است. برای بلوم، تجزیه و تحلیل عبارت است از "تجزیه مواد به اجزای تشکیل دهنده آن و تشخیص روابط اجزا و نحوه سازماندهی آنها". سه نوع رفتار تحلیلی وجود دارد. نوع اول تجزیه و تحلیل عناصر است که به تجزیه یک ارتباط به اجزای سازنده آن و شناسایی عناصر ارتباط اشاره دارد. نوع دوم، تحلیل روابط است که به تعیین روابط بین عناصر یک ارتباط اشاره دارد. نوع سوم، تحلیل عناصر سازمانی است که به استنباط اصول سازمانی زیربنای یک ارتباط (مثلاً هدف، دیدگاه یا نگرش نویسنده) اشاره دارد. نمونهای از هدف تحلیل "استنتاج دیدگاه فنآوری مری شلی در رمان کلاسیک فرانکشتاین" است.
پنجمین دسته از اهداف آموزشی سنتز یا ترکیب است. از نظر بلوم، سنتز عبارت است از "کنار هم قرار دادن عناصر و اجزا به گونه ای که یک کل را تشکیل دهد". سنتز ممکن است به عنوان مکمل و مخالف تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شود. محصولات رفتار ترکیبی به سه دسته تقسیم می شوند: (1) ارتباط منحصر به فرد، مانند شعر یا داستان کوتاه؛ (2) طرح یا مجموعه ای از عملیات پیشنهادی، مانند دستور العمل نحوه استفاده از تکه های فلفل سبز و توت های انار در یک ظرف؛ و (3) مجموعه ای از روابط انتزاعی، مانند مجموعه ای از اصول زندگی که به سلامت، کیفیت زندگی بالا و بودجه محدود مرتبط است. نمونه ای از رفتار ترکیبی "اثبات قضیه فیثاغورث" است.
ششمین و آخرین دسته از اهداف آموزشی، ارزشیابی است. برای بلوم، ارزیابی به عنوان قضاوت در مورد ارزش، برای برخی اهداف، ایده ها، آثار، راه حل ها، روش ها، مواد و غیره تعریف می شود. این شامل استفاده از معیارها و همچنین استانداردهایی برای ارزیابی میزان دقیق، مؤثر، مقرون به صرفه یا رضایت بخش است. قضاوت های مربوط به ارزیابی بر اساس شواهد داخلی یا معیارهای خارجی است. ارزیابی مطالب بر اساس شواهد داخلی به ویژگیهایی مانند دقت منطقی، سازگاری و سایر معیارهای داخلی میپردازد. ارزیابی مطالب بر اساس معیارهای خارجی از معیارهایی استفاده می کند که توسط متخصصان رشته ها یا مدل های برتر در رشته ها تدوین شده است. یک مثال از یک هدف آموزشی ارزشیابی "ارزیابی انتقادی دیدگاه سیاست مهاجرتی پیشنهاد شده در سرمقاله روزنامه" است.
دانش و درک اهداف شناختی سطح پایینتری هستند و کاربرد، تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزیابی شناختی اهداف سطح بالاتری هستند. این اهداف شناختی سلسله مراتبی را تشکیل می دهند که دانش پیش نیاز عینی همه اهداف شناختی دیگر و ارزیابی هدفی است که سایر اهداف شناختی پیش نیاز آن هستند. تاکسونومی بلوم چندین دهه است که در نوشتن مواد آزمون پیشرفت و طراحی برنامه های آموزشی خدمت کرده است. همچنین الهام بخش تفسیرهای بعدی و تجدید نظر شده اندرسون و همکاران بوده است. تاکسونومی بلوم احتمالاً به خدمت رسانی به فعالیت های آموزشی و تحقیق در روانشناسی تربیتی ادامه خواهد داد.
همچنین رجوع کنید به:
بنجامین بلوم: طبقه بندی اهداف آموزشی و یادگیری در حد تسلط
تاثیر اهداف در تنظیم ذهن و رفتار
حاوی مطالب متنوع و کاربردی روانشناسی بر اساس منابع معتبر روز و یافته های پژوهشی و تجزیه و تحلیل آنها در حیطه روانشناسی تربیتی شناختی با تمرکز بر یادگیری خود تنظیم و راهبردهای یادگیری-مطالعه
استفاده از مطالب ارائه شده در این پایگاه، صرفا با ذکر منبع آزاد می باشد.