مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی

مدل پردازش اطلاعات - حافظه بلندمدت - قسمت دوم

سه شنبه 27 آذر 1403 - مجله اینترنتی روان تنظیم

کتاب درسی روانشناسی تربیتی شناختی

فصل پنجم

مدل پردازش اطلاعات

بخش دوم

 حافظه بلندمدت

قسمت دوم

طرحواره ها

گزاره ها و تصاویر ذهنی برای نمایش ایده ها و روابط منفرد مناسب هستند، اما اغلب در دانش ما در مورد یک موضوع گسترده تر، تصاویر و گزاره ها با هم ترکیب می شوند. برای توضیح این نوع دانش پیچیده، روانشناسان ایده طرحواره را توسعه دادند (گانیه و همکاران، 1993). طرحواره ها ساختارهای انتزاعی دانش هستند که حجم وسیعی از اطلاعات را سازماندهی می کنند. طرحواره یک الگو یا راهنما برای نمایش یک رویداد، مفهوم یا مهارت است. طرحواره ها به شما امکان می دهند استنباط کنید.

طرحواره داستان (که گاهی طرحواره متن یا ساختار داستان نامیده می شود) به یادگیرندگان کمک می کند تا داستان ها را بفهمند و به خاطر بسپارند. طرحواره داستان می تواند چیزی شبیه به این باشد: وقوع قتل، جستجو برای سرنخ ها، شناسایی اشتباه مرگبار قاتل، تله ای برای فریب مظنون به اعتراف کردن، طعمه برای قاتل، دستگیری قاتل.

 به عبارت دیگر، طرحواره داستان یک ساختار کلی معمولی است که می تواند با بسیاری از داستان های خاص مطابقت داشته باشد. برای درک یک داستان، طرحواره ای را انتخاب می کنیم که مناسب به نظر می رسد. سپس، از این چارچوب استفاده می کنیم تا تصمیم بگیریم کدام جزئیات مهم هستند، چه اطلاعاتی را جستجو کنیم و چه چیزی را به خاطر بسپاریم. طرحواره نظریه ای کوچک است درباره آنچه باید در داستان رخ دهد. طرحواره ما را در بررسی متن راهنمایی می کند و به اطلاعات خاصی که انتظار داریم پیدا کنیم اشاره می کند تا داستان معنا پیدا کند. اگر «طرحواره اسرارآمیز قتل» خود را فعال کنیم، ممکن است در مورد سرنخ ها یا اشتباه مهلک یک قاتل هوشیار باشیم.

بدون یک طرح واره مناسب، تلاش برای درک یک داستان، موضوعات کتاب درسی یا درس روزانه کلاس فرآیندی بسیار کند و دشوار است، چیزی شبیه یافتن مسیر خود در یک شهر جدید بدون نقشه. طرحواره ای که توالی معمولی از رویدادها را در یک موقعیت روزمره نشان می دهد، نوعی راهنمای فعالیت های روزمره است. اینگونه طرحواره را اسکریپت (نسخه) می گویند.

کودکان در سن سه سالگی برای وقایع آشنا در زندگی خود طرحواره های اساسی دارند (نلسون، 1986). آنها به سرعت رفتارهای رفتن به سوپرمارکت یا دیدن دوستان صمیمی را یاد می گیرند و به نظر می رسد این به آنها کمک می کند تا مهارت های حافظه خود را توسعه دهند زیرا ساختاری برای خاطرات آنها فراهم می کند.

والدین و معلمان اغلب زمانی که کودکان خردسال گزارش های مختصری از رویدادهای هیجان انگیز مانند تعطیلات که بر جنبه های روزمره تمرکز دارد می نویسند یا بازگو می کنند، سرگرم، و گاهی اوقات گیج می شوند. این احتمال وجود دارد که آنها هنوز طرح مناسبی را برای این رویداد ایجاد نکرده باشند و بنابراین به جای آن از یک طرحواره آزمایشی استفاده می کنند.

بسته به تجربیات فرد، از مفاهیم دیگری مانند غذا خوردن در رستوران ها یا پریدن از روی مانع طرحواره هایی تشکیل می شود.

ذخیره دانش جهان در طرحواره ها و اسکریپت ها هم مزایا و هم معایبی دارد. یک طرحواره را می توان در زمینه های مختلفی اعمال کرد، بسته به اینکه چه بخشی از طرحواره مرتبط است. به عنوان مثال، می توانید از آنچه در مورد تقویت می دانید برای شرکت در یک آزمون روانشناسی آموزشی، برای تجزیه و تحلیل اینکه چرا یک یادگیرنده دائم به دفتر مدرسه فرستاده می شود، یا برای طراحی یک طرح تشویقی برای کارمندان خود استفاده کنید.

با این حال، طرحواره به شما اجازه می دهد که اشتباه کنید. ممکن است اطلاعات نادرست یا مغرضانه‌ای را در طرحواره خود وارد کرده باشید. به عنوان مثال، اگر فردی عضوی از یک گروه قومی متفاوت از شما باشد و اگر معتقدید که آن گروه خلاف کار هستند زیرا تحت تأثیر منابع نامناسب اجتماعی هستند، ممکن است فرض کنید که آن فرد انسانی خطا کار است. به این ترتیب، کلیشه های نژادی و قومی می توانند به عنوان طرحواره هایی برای سوء تفاهم افراد و تبعیض نژادی عمل کنند (شرمن و بسنوف، 1999).

حافظه اپیزودیک یا رویدادی

نوع دوم حافظه صریح، اپیزودیک یا رویدادی است. حافظه برای اطلاعات مرتبط با مکان و زمان خاص، به ویژه اطلاعات مربوط به رویدادها یا قسمت های زندگی خود، حافظه اپیزودیک نامیده می شود. حافظه اپیزودیک درباره رویدادهایی است که ما تجربه کرده ایم، بنابراین اغلب می توانیم توضیح دهیم که این رویداد چه زمانی اتفاق افتاده است. در مقابل، ما معمولاً نمی‌توانیم توصیف کنیم که چه زمانی حافظه معنایی را به دست آورده ایم. به عنوان مثال، ممکن است زمانی که خاطرات معنایی را برای معنای کلمه «بی عدالتی» به یاد بیاورید، مشکل داشته باشید، اما به راحتی می توانید زمانی را به یاد بیاورید که احساس می کردید به ناحق رفتار شده است.

حافظه اپیزودیک همچنین ترتیب چیزها را دنبال می کند؛ بنابراین مکان خوبی برای ذخیره لطیفه ها، شایعات یا توطئه های فیلم است. خاطرات لحظات دراماتیک یا احساسی در زندگی شما، خاطرات بارقه ای یا فلش بالب نامیده می شود. این خاطرات واضح و کامل هستند، گویی مغز شما از شما خواسته است که این لحظه را ثبت کنید. تحت استرس، گلوکز بیشتری به فعالیت مغز اختصاص داده می شود، در حالی که هورمون های ناشی از استرس به مغز سیگنال می دهند که اتفاق مهمی در حال رخ دادن است. وقتی واکنش‌های احساسی قوی داریم، خاطرات قوی‌تر و ماندگارتر می‌شوند. بسیاری از مردم خاطرات واضحی از رویدادهای بسیار مثبت یا بسیار منفی در مدرسه دارند، مثلاً برنده شدن در یک جایزه یا تحقیر شدن.

خاطرات ضمنی (ناآشکار)

سه نوع خاطره ضمنی یا خارج از آگاهی وجود دارد: شرطی سازی کلاسیک، حافظه رویه ای و اثرات اولیه.

در شرطی سازی کلاسیک، برخی از خاطرات خارج از آگاهی ممکن است باعث شود که هنگام انجام آزمایش احساس اضطراب کنید یا با شنیدن صدای مته دندانپزشکی ضربان قلب شما افزایش یابد.

نوع دوم حافظه ضمنی، حافظه رویه ای برای مهارت ها، عادات و نحوه انجام کارها است - به عبارت دیگر، حافظه برای دانش رویه ای. ممکن است مدتی طول بکشد تا یک رویه را یاد بگیرید - مانند نحوه دوچرخه سواری، سرویس زدن توپ تنیس یا انجام یک معادله؛ اما پس از یادگیری، این دانش برای مدت طولانی به یاد می ماند. خاطرات رویه‌ای به‌عنوان قوانین شرط-عمل نشان داده می‌شوند که گاهی اوقات تولیدات نامیده می‌شوند. تولیدات مشخص می‌کنند که تحت شرایط خاص چه کاری باید انجام شود: اگر A رخ دهد، B نیز اتفاق می‌افتد. یک تولید ممکن است چیزی شبیه به این باشد: «اگر می‌خواهید در سربالایی دوچرخه سواری کنید به جلو خم شوید و روی پدال‌ها بایستید» یا «اگر هدف شما افزایش توجه یادگیرنده است و یادگیرنده کمی طولانی‌تر از حد معمول توجه می کند، آن را تحسین کنید». مردم لزوماً نمی توانند تمام قوانین شرطی-عملی خود را بیان کنند و حتی نمی دانند که آنها از این قوانین پیروی می کنند، اما با این وجود به آنها عمل می کنند. هر چه یک رویه بیشتر تمرین شود، عمل خودکارتر و حافظه ضمنی تر می شود (اندرسون، 1995).

حافظه ضمنی شامل دانش مهارت هایی است که ممکن است یادگیری آنها مدتی طول بکشد، اما پس از آن برای مدت طولانی به خاطر سپرده می شوند و بدون تمرکز شدید انجام می شوند.

نوع نهایی حافظه ضمنی، پرایمینگ یا آماده سازی، فعال کردن اطلاعات، از طریق برخی فرآیندهای خارج از آگاهی است که قبلاً در حافظه بلندمدت وجود دارد. به عبارت دیگر، اثر پرایمینگ زمانی اتفاق می‌افتد که قرار گرفتن فرد در معرض یک محرک خاص، بدون هیچ‌گونه آگاهی از ارتباط، بر پاسخ او به یک درخواست بعدی تأثیر بگذارد. پرایمینگ ممکن است فرآیند اساسی برای بازیابی باشد، زیرا تداعی ها فعال می شوند و از طریق سیستم حافظه پخش می شوند (اشکرافت، 2006). 

ذخیره و بازیابی اطلاعات در حافظه بلند مدت

برای "ذخیره" اطلاعات به طور دائم چه کاری انجام می شود؟ چه برای ایجاد خاطرات صریح (آنهایی که از آنها آگاه هستیم) و ضمنی (آنهایی که از آنها آگاه نیستیم). چگونه می توانیم از ظرفیت عملا نامحدود خود برای یادگیری و به خاطر سپردن بهترین استفاده را ببریم؟

روشی که در وهله اول اطلاعات را یاد می گیرید – روشی که در ابتدا آنها را در حافظه کاری پردازش می کنید – به شدت بر یادآوری بعدی آن ها تأثیر می گذارد. به نظر می رسد که یکی از نیازهای مهم برای یادگیری این است که شما اطلاعات جدید را با دانشی که قبلاً در حافظه بلند مدت ذخیره شده است، در حین ایجاد درک، ادغام کنید. کاری که شما انجام می دهید برقراری ارتباط با آن چیزی است که قبلاً می دانید یا بر اساس آن کار می کنید. در اینجا، تفصیل، سازماندهی و زمینه نقش دارند.

تفصیل به معنای افزودن معنا به اطلاعات جدید از طریق پیوند دادن اطلاعات با دانش موجود است. ما طرحواره های خود را به کار می بریم و از دانش موجود استفاده می کنیم تا درک درستی ایجاد کنیم. اغلب، ما دانش موجود خود را در این فرآیند تغییر می دهیم. ما اغلب به طور خودکار توضیح می دهیم. به عنوان مثال، یک پاراگراف در مورد یک شخصیت تاریخی در روم باستان تمایل دارد تا دانش موجود ما را در مورد آن دوره فعال کند، یا اگر پس از وقفه زمانی با یک دوست قدیمی مواجه شدیم، سعی می کنیم تمام دانش موجود خود را در مورد آنها به ذهن بیاوریم و سپس آنها را در جریان گفتگو استفاده کنیم. ما از دانش قدیمی به عنوان مبنایی برای درک جدید استفاده می کنیم.

مطالبی که برای اولین بار یادگرفته می شوند، بعداً آسان تر به یاد می آیند. اول، تفصیل شکلی از تمرین یا مرور ذهنی است که اطلاعات را به اندازه کافی در حافظه فعال نگه می دارد تا فرصتی برای ارتباط اطلاعات جدید با دانش در حافظه بلند مدت داشته باشد. دوم، شرح و بسط پیوندهای اضافی با دانش موجود ایجاد می کند. هر چه یک تکه اطلاعات یا دانش بیشتر با تکه های دیگر مرتبط باشد، مسیرهای بیشتری برای رسیدن به تکه اصلی وجود دارد. به بیانی دیگر، شما چندین «دسته» یا نشانه‌های آغازگر/بازیابی برای «برداشتن» یا تشخیص اطلاعاتی که ممکن است به دنبال آن هستید، دارید (شانک، 2004). به عنوان مثال، اگر روز تولد دوست شما همزمان با تولد پدرتان باشد، که می‌دانید در ابتدای سپتامبر و زمانی که به مدرسه پذیرفته شدید بود، به احتمال زیاد هر دو را به خاطر تعداد اتصالات ایجاد شده به خاطر خواهید آورد. بنابراین برنامه ریزی برای بازگشت به مدرسه به عنوان نشانه ای برای یادآوری تولد پدرتان و یادآوری تولد دوستتان خواهد بود.

هر چه فراگیران ایده‌های جدید را بیشتر توضیح دهند و بیشتر آنها را برای خود سازماندهی کنند، درک عمیق‌تر و حافظه آنها برای دانش بهتر خواهد بود. وقتی از آنها می‌خواهیم اطلاعات را به کلمات خودشان ترجمه کنند، مثال‌هایی بیافرینند، برای همسالان توضیح دهند، روابط را ترسیم یا اجرا کنند، یا اطلاعات را برای حل مسائل جدید به کار ببرند، به یادگیرندگان کمک می‌کنیم تا توضیح بیشتری بدهند. البته، اگر یادگیرندگان اطلاعات جدید را با ارائه توضیحات نادرست توضیح دهند، این باورهای غلط نیز به خاطر سپرده می شود، بنابراین برای معلمان مهم است که درک خود و دانش آموزان را از طریق بحث و آزمون نظارت کنند.

سازماندهی عنصر دوم پردازش است که یادگیری را بهبود می بخشد. مطالبی که به خوبی سازماندهی شده باشند، یادگیری و به خاطر سپردن آسان‌تر از تکه‌های جداگانه اطلاعات است، به خصوص اگر اطلاعات پیچیده یا گسترده باشد. قرار دادن یک مفهوم در یک ساختار به شما کمک می کند تعاریف کلی و مثال های خاص را یاد بگیرید و به خاطر بسپارید. این ساختار به عنوان راهنمای بازگشت به اطلاعات در مواقعی که به آن نیاز دارید عمل می کند. اگر مطالب سازماندهی نشده باشد، ممکن است با مواد دیگر اشتباه گرفته شود، بنابراین بازیابی یا گم شدن آن دشوارتر است.

بافت و زمینه سومین عنصر پردازش است که بر یادگیری تأثیر می گذارد. جنبه‌های بافت فیزیکی و عاطفی - مکان‌ها، اتاق‌ها، حالات روحی، چه کسی همراه ماست - همراه با اطلاعات دیگر آموخته می‌شود. بعداً، اگر سعی کنید اطلاعات را به خاطر بسپارید، اگر زمینه فعلی مشابه متن اصلی باشد، آسان تر خواهد بود. متن نوعی پرایمینگ است که اطلاعات را فعال می کند.

این در آزمایشگاه نشان داده شده است. یادگیرندگانی که مطالب را در یک نوع اتاق یاد گرفتند، در آزمون‌هایی که در یک اتاق مشابه انجام می‌شد، بهتر از آزمون‌های مشابهی که در اتاق‌هایی با ظاهر بسیار متفاوت انجام می‌شد، عمل کردند (اسمیت و همکاران، 1978). بنابراین، مطالعه برای یک آزمون تحت شرایط «مشابه آزمون» ممکن است منجر به بهبود عملکرد شود. البته، همیشه نمی‌توانید برای یادآوری چیزی به یک مکان یا مشابه آن بروید، اما اگر بتوانید تنظیمات، زمان روز و همراهان خود را به تصویر بکشید، ممکن است در نهایت به اطلاعاتی که می‌خواهید برسید.

خلاصه مطالب

تصاویر ذهنی: بازنمایی بر اساس ویژگی های فیزیکی وظاهر اطلاعات.

طرحواره ها: ساختارهای اساسی برای سازماندهی اطلاعات؛ مفاهیم.

طرحواره داستان: ساختار یا سازمان معمولی برای دسته ای از داستان ها.

اسکریپت: طرحواره یا طرح مورد انتظار برای توالی مراحل در یک رویداد معمولی مانند خرید مواد غذایی یا سفارش پیتزای آماده.

حافظه اپیزودیک: حافظه بلندمدت برای اطلاعات مرتبط با زمان و مکان خاص، به ویژه حافظه رویدادهای زندگی یک فرد.

خاطرات بارقه ای: خاطرات واضح و واضح از رویدادهای مهم زندگی شما از نظر عاطفی.

حافظه رویه ای: حافظه بلند مدت برای نحوه انجام کارها.

تولیدات: محتویات حافظه رویه ای؛ قوانین در مورد اقداماتی که باید انجام داد، با توجه به شرایط خاص.

پرایمینگ: پیش فعال کردن یک مفهوم در حافظه یا گسترش فعال سازی از یک مفهوم به مفهوم دیگر.

شرح و بسط: افزودن و گسترش معنا با اتصال اطلاعات جدید به دانش موجود.

سازمان: فرآیند مداوم ترتیب دادن اطلاعات و تجربه در سیستم ها یا دسته بندی های ذهنی.

زمینه: پس زمینه فیزیکی یا احساسی مرتبط با یک رویداد.

 

مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی

محمود دلیر عبدی نیا

روانشناس تربیتی با دیدگاه شناختی

دانش آموخته دانشگاه تهران

لطفا نظرات و پیشنهادات خود را از طریق بخش نظرات مجله اینترنتی روان تنظیم و یا از طریق ایمیل برای ما ارسال کنید.

استفاده از مطالب ارائه شده در این پایگاه، صرفا با ذکر منبع آزاد می باشد.