چهار شنبه 10 بهمن 1403
مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
مدل پردازش اطلاعات
پردازش کارامد اطلاعات
قسمت اول
ماهیت پردازش کارامد اطلاعات به سیستم عصبی سالم، اطلاعات ذخیره شده در حافظه بلند مدت، و تمایلات شناختی عمومی، نگرش ها، و سبک شناختی بستگی دارد. مربیان می توانند با پرورش و سازماندهی حافظه طولانی مدت، پردازش کارامد اطلاعات را ارتقا دهند. این کار می تواند با آموزش دانش مهم ادبی، علمی و فرهنگی؛ راهبردهای تدریس؛ ایجاد انگیزه برای کسب و استفاده از دانش و راهبردهای مفهومی مهم؛ و تشویق گرایش های عمومی حمایت از پردازش کارامد اطلاعات صورت گیرد. پردازش کارامد اطلاعات می تواند با ورودی آموزشی مناسب در طولانی مدت تولید شود. پردازشگرهای کارامد اطلاعات را نمی توان با مداخلات کوتاه مدت تولید کرد.
در چند سال گذشته، از دیدگاه استراتژی محور در مورد ماهیت عملکرد فکری شایسته حمایت شده است. مدل کاربر کارامد استراتژی برای توصیف و توضیح تفکر کارآمد و خودتنظیمی ساخته شد (پرسلی، 1986؛ پرسلی، بورکوفسکی، و اشنایدر، 1987). شناخت کارامد از تعامل بین عوامل عصبی، شناختی، فراشناختی، انگیزشی و دانش عمومی شکل می گیرد. این رویکرد جدید به مدل پردازش اطلاعات «پردازنده کارامد اطلاعات » نام دارد.
کاربران کارامد استراتژی بازاندیش و تاملی هستند. آنها توجه را به طور مناسب به عنوان بخشی از تلاش برای انجام وظایف آکادمیک به کار می گیرند. آنها خود را از عوامل حواس پرتی محافظت می کنند. به طور خلاصه، کاربران کارامد استراتژی دارای سبک های شناختی هستند که از تفکر کارآمد حمایت می کند و زمینه را برای عملکرد مؤثر سایر اجزای کاربرد کارامد استراتژی فراهم می کند.
کاربران کارامد استراتژی از روش های کارآمد (به عنوان مثال، استراتژی ها) برای انجام وظایف پیچیده و جدید استفاده می کنند. کاربران کارامد استراتژی از مجموعه حافظه، درک، خلاقیت و مهارتهای حل مسئله استفاده می کنند. آنها دارای دانش فراشناختی ضروری برای اجرای استراتژی ها هستند؛ از جمله دانستن اینکه هر استراتژی چه زمانی و کجا ممکن است مفید باشد، و همچنین هزینه های مرتبط با کاربرد استراتژی، مانند میزان تلاش شناختی که نیاز دارد.
کاربران خوب استراتژی انگیزه استراتژیک بودن را دارند و معتقدند عملکرد را می توان با به کارگیری رویه هایی که به خوبی با چالش های یادگیری مطابقت دارند، بهبود بخشید. آنها بر این باور نیستند که موفقیت تنها ناشی از تلاش است (یعنی، به سادگی سخت تلاش کردن) یا عوامل خارج از کنترل آنها، مانند شانس، توانایی ذاتی یا دشواری کار عامل موفقیت آنها است.
آنها درک می کنند که اقدامات استراتژیک اغلب به تلاش عمدی، نظارت آنلاین و تجدید نظر بالقوه نیاز دارد (بورکوفسکی، کار، رلینگر و پرسلی، 1989). با این حال، با تمرین، استفاده از استراتژی با هدایت فراشناختی، جای خود را به تشخیص مداوم نیاز به استراتژیهای خاص و اجرای خودکار رویههای مربوطه میدهد.
با این حال، موارد بسیاری وجود دارد که به هیچ وجه به استراتژی نیاز نیست. استفاده از استراتژی منسجم و بالغ توسعه یک پایگاه دانش گسترده را تقویت می کند که اغلب به طور خودکار در کاربردهای آکادمیک واسطه می شود. به طور خلاصه، مدل اصلی پردازش کارامد اطلاعات بر تعامل مؤلفههای استراتژیک، دانش پایه و انگیزش در تعیین عملکرد شناختی تأکید دارد. با این حال، کاربر خوب استراتژی از توجه بیش از حد به استراتژیها در میانجیگری حافظه، درک، و وظایف حل مسئله حمایت نمی کند. کاربر خوب استراتژی یک چارچوب گستردهتر برای درک چگونگی استفاده از استراتژی با پردازش کارآمد اطلاعات بکار می برد.
فراتر از استفاده از استراتژی خوب: پردازش کارامد اطلاعات
مدل پردازشگر خوب اطلاعات تمام اجزای اصلی را در مدل کاربر خوب استراتژی حفظ می کند. ویژگیهای اضافی پردازش کارامد اطلاعات نشاندهنده اضافات به مدل قدیمی یا اجزای عملکردی جدید در نسخه اصلی است.
پردازش کارامد اطلاعات بر نکات جدید تاکید دارند:
پردازش خوب اطلاعات برنامه ریزی شده است (هوک، 1988؛ میلر، گالانتر، و پریبرام 1960). آنها تمایل ثابتی پیدا کرده اند که قبل از اقدام، در مورد یک مسیر عمل فکر کنند. برنامه های آنها اغلب به صورت داخلی ارائه می شود، اگرچه می توان آنها را به بازنمایی های بیرونی ترجمه کرد (مانند یک فلوچارت که راه حل مشکل را به تفصیل شرح می دهد).
برنامه ها تفکر آنها را هدایت می کند. بنابراین، هنگامی که یک طرح جریان حل مسئله داخلی ابداع شد، پردازشگرهای خوب اطلاعات جریان را دنبال می کند. اگر به بن بست رسیدند، برنامه ریزی بیشتری برای شناسایی راه هایی برای غلبه بر موانعی که در برنامه ریزی اولیه در نظر گرفته نشده اند، رخ می دهد. برنامه ریزی می تواند کم و بیش عمدی، آگاهانه، و توام با عادت باشد (دلیسی، 1987)، اگرچه برنامه ها همیشه در خدمت اهداف هستند.
برنامه ای که فرد را از خانه به محل کارش هدایت می کند در حافظه بلند مدت ذخیره می شود و روزانه بدون تلاش آگاهانه فعال می شود. زمانی که فرد برای اولین بار به محل سکونت فعلی نقل مکان کرد، این طرح به عمد ساخته شده و مورد استفاده قرار می گیرد. برنامه بدون آگاهی به طور خودکار عمل می کند، مگر زمانی که مانعی مانع اجرای موفقیت آمیز برنامه معمول شود. یک برنامه کامل اغلب شامل یک سری از استراتژی ها می شود. برنامه ای برای انجام یک مطالعه تحقیقاتی شامل استراتژی هایی برای به دست آوردن بودجه، اجرای مطالعه، تجزیه و تحلیل نتایج، و آماده سازی مقاله می شود.
با این حال، یک طرح فقط یک توالی خطی از استراتژیهای محتاطانه نیست، بلکه ادغام رویههایی است که تحت تأثیر باورها و انگیزههای خاص برنامهریز است. بنابراین، استراتژی تامین مالی با تاکتیک های اجرا، تجزیه و تحلیل و گزارش تعامل دارد. به عبارت دیگر، تصمیم گیری برای جستجوی کمک هزینه تحقیقات آموزشی بر استراتژی های انتخاب شده برای شروع تحقیقات تأثیر می گذارد (مثلاً، شاید یک مطالعه مشاهده ای به جای آزمایش طراحی شده باشد). استراتژی طراحی همچنین برنامه های تحلیلی و استراتژی های گزارش دهی را محدود می کند (مانند اینکه صرفاً مقالات علمی بنویسیم یا مقالات علمی و مقالات تشریحی برای مربیان حرفه ای نوشته شود). حتی آخرین استراتژیها در زنجیره (یعنی رویههای نوشتن و گزارشدهی) ممکن است بر تصمیم اولیه برای دریافت کمک هزینه تحصیلی تأثیر بگذارد.
(2) پردازشگران خوب اطلاعات عملکرد خود را نظارت می کند. آنها تشخیص می دهند که عملکرد همیشه به خوبی برنامه ریزی شده پیش نمی رود و شکست ها می توانند سیگنال هایی برای تغییر استراتژی ها یا حتی کل برنامه ها باشند. بنابراین، پردازشگران خوب اطلاعات پیشرفت خود را ارزیابی می کنند و آگاهی از اینکه آیا اهداف فرعی به خوبی به دست آمدهاند و به نوبه خود پایبندی به برنامه در حال حرکت یا تجدیدنظر در آن را تحریک میکند.
پردازشگران خوب اطلاعات به این موضوع توجه می کنند که آیا مطالب خوانده شده را می فهمند، آیا آنچه را که مطالعه کرده اند به خاطر می آورند و آیا اهداف خود را به وضوح بیان کرده اند.
هنگامی که پردازشگران خوب اطلاعات کاستی های عملکرد را تشخیص می دهند، تسلیم نمی شوند، بلکه موقعیت را تجزیه و تحلیل می کنند تا تعیین کنند که چگونه استراتژی ها و برنامه های بهبود عملکرد را تغییر دهند.
(3) پردازشگران کارامد اطلاعات ظرفیت حافظه کوتاه مدت خوبی دارند. آنها می توانند حافظه کوتاه مدت خود را بهبود بخشند. مانند همه مدلهای پردازش اطلاعات، مدل کاربر خوب استراتژی، حافظه کوتاهمدت را به عنوان یک تعیینکننده مهم کیفیت تفکر تأیید می کنند. به دلیل اینکه ظرفیت حافظه کوتاهمدت مقدار اطلاعات نگهداری شده در آگاهی را در هر زمان محدود میکند آنها از ظرفیت بلندمدت بیشتری استفاده می کنند که میتواند به طور همزمان ظرفیت کمتر حافظه کوتاه مدت را جبران کند (فرایند تقطیع).
تفاوت های فردی در ظرفیت عملکردی کوتاه مدت تنها تا حدی توسط عوامل عصبی تعیین می شود. تفاوت های استراتژیک و دانش بنیان نیز نقش دارند. به عنوان مثال، ظرفیت بالا در یادآوری گسترده در یک کار حافظه کوتاه مدت گاهی اوقات منعکس کننده تقطیع مطالب به واحدهای معنی دار بزرگتر است به دلیل دانشی که یادگیرنده در اختیار دارد (دمپستر، 1978; چی، 1978).
سرعت پردازش اطلاعات نیز میتواند بر میزان آگاهی در هر زمان تأثیر بگذارد، اگرچه سرعت پردازش نیز به دانش قبلی بستگی دارد. به عنوان مثال، پردازش مطالب در زبان مادری می تواند سریعتر از پردازش در زبان دوم انجام شود، حداقل زمانی که زبان دوم هنوز تسلط پیدا نکرده باشد (کیس، کورلند و گلدبرگ، 1982).
صرفنظر از علل تفاوتهای عملکرد کوتاهمدت، پردازش اطلاعات کارآمد برای افرادی که ظرفیت عملکردی کوتاهمدت بیشتری دارند، محتملتر است (کیس، 1985). برای مثال، برخی از استراتژیها را میتوان بهطور مؤثر تنها توسط دانشآموزانی انجام داد که ظرفیت عملکردی کوتاهمدت بالایی در مقایسه با همسالان خود دارند (مثلاً بازنمایی تخیلی و استراتژیهای سازمانی برای یادگیری فهرستی).
(4) استفاده پردازش خوب از اطلاعات، استراتژی ها و سایر اجزای پردازش اطلاعات را خودکار می کند. از آنجایی که تشخیص زمان اجرای استراتژی ها با تمرین خودکار می شود، پردازشگران کارامد اطلاعات یادگیرندگان کارآمد و حل کننده اثر بخش مشکلات هستند. زمانی که اجزا به صورت آگاهانه متوالی و اجرا می شوند، در نهایت از ابتدا تا انتها با صرف توجه کمی جریان می یابند.
سایر جنبههای پردازش اطلاعات نیز با تجربه خودکار میشوند (به عنوان مثال، بازیابی و استفاده از اطلاعات مفهومی ذخیره شده در حافظه بلندمدت، فعال کردن باورهای انگیزشی مناسب). با افزایش عملکرد خودکار، تلاش آگاهانه کمتری برای انجام مراحل مورد نیاز است. از این رو، ظرفیت کوتاه مدت بیشتری برای انجام همزمان کارها باقی مانده است. به عنوان مثال، از آنجایی که پردازشگران کارامد اطلاعات افراد فعال فکری هستند، فرصت های زیادی برای تمرین تاکتیک هایی که به دست آورده اند ایجاد می کنند. بنابراین، راهبردهای درک مطلب برای خواننده خودکار می شوند.
از آنجایی که این استراتژیها با کارایی بیشتری اجرا میشوند، پردازشگر کارامد اطلاعات میتواند کارهای دیگری را برای افزایش درک مطالب در حال خواندن انجام دهد (به عنوان مثال، شاید تامل بیشتر در مورد چگونگی ارتباط محتوا با دانش قبلی).
(5) پردازشگران کارامد اطلاعات دانش گسترده ای در مورد مفاهیم دانش مهم دارند و به درستی از آن استفاده می کنند. متفکران بالغ حجم عظیمی از اطلاعات را در حافظه بلندمدت دارند که می تواند برای میانجیگری عملکرد شناختی استفاده شود. به عنوان مثال، حافظه آنها تا حد زیادی با درجه ای که آنها اطلاعات را به واحدهای معنی دار بزرگ تقسیم می کنند تعیین می شود؛ با توانایی ایجاد چنین تکه هایی که مستقیماً به وسعت و ساختار شبکه های دانش قبلی مرتبط است. مثال کلاسیک، متخصص شطرنج است که مهرهها و موقعیتهای بیشتری را در یک آرایه وسط بازی نسبت به تازهکار شطرنج به خاطر میآورد (چی، 1978).
دانش قبلی گاهی نیاز به استراتژیک بودن را برطرف می کند. سیگلر (1988) کودکان را در حل مسائل ریاضی با بازیابی حقایق ریاضی از پایگاه دانش خود به جای تکیه بر استراتژی های محاسباتی مورد مطالعه قرار داده است. استراتژیها فقط در صورتی استفاده میشدند که کودک قبلاً یک واقعیت ریاضی مرتبط را در حافظه بلندمدت ذخیره نکرده باشد یا اگر کودک کمالگرا باشد و بخواهد از صحت واقعیت ذخیره شده در حافظه بلندمدت اطمینان حاصل کند.
اندرسون و همکارانش در ایلینویز (اندرسون و پیرسون، 1984) نشان داده اند که مردم متونی را که می خوانند در پرتو دانش قبلی تفسیر و درک می کنند، اغلب تا حدی که یادآوری بعدی آنها از مطالب با دانش قبلی تحریف می شود.
سرانجام، اشنایدر و همکارانش نشان دادهاند که تفاوتهای فردی در هوش عمومی، حافظه و درک متن را پیشبینی نمیکند و همچنین تفاوت در دانش قبلی در مورد حوزه تحت پوشش متن (اشنایدر، کورکل، و واینرت، 1989).
همه از دانش قبلی خود به طور مؤثر استفاده نمی کنند. به عنوان مثال، دانشجویان دانشگاه در حین یادگیری، جزئیات نسبتا کمی از متن را گزارش می کنند (کریستوپولوس، روهور، و توماس، 1987; اشمک، 1988). فعال سازی عمدی دانش قبلی یادگیری را به طور چشمگیری افزایش می دهد (پرسلی، سیمونز، مک دانیل، اسنایدر و تورنور، 1988) پیشنهاد می کند که بزرگسالان از دانش قبلی خود نهایت استفاده را نمب برند. آنها اغلب نمی توانند اطلاعات ذخیره شده را برای میانجیگری یادگیری فعال کنند.
در مقابل، پردازشگران کارامد اطلاعات به طور مناسب از دانش قبلی گسترده خود استفاده می کنند.
(6) پردازشگران کارامد اطلاعات به طور مناسبی از کارامدی خود مطمئن هستند. آنها از مقابله با چالش های تحصیلی نمی ترسند. آنها خود کارآمد هستند (بندورا، 1986)، و معتقدند که می توانند بسیاری از وظایف را با تطبیق مهارت های شناختی و دانش مفهومی خود با مشکل جدید با موفقیت انجام دهند (کلیفورد، 1984)؛ این نشان دهنده آگاهی از اهمیت ظرفیت های شناختی خود است. این بدان معنا نیست که پردازشگرهای خوب اطلاعات هرگز به مهارت ها، سطح دانش یا باورهای خود شک نمی کنند. در واقع، آنها با چنین تردیدی تلاش هایی را برای تجدید نظر یا بهبود ظرفیت های شناختی برانگیخته می کنند.
این ترکیبی از اطمینان مناسب و آمادگی برای بهبود، پردازشگران کارامد اطلاعات را ایجاد میکند که پشتکار خود را به وظایفی در سطح شایستگی خود بکار میبرند، اما به دنبال تکالیف غیرمنطقی نمیگردند یا حداقل بدون کمک نمیپذیرند.
(7) پردازشگرهای خوب اطلاعات بر این باورند که خودسازی ممکن و مطلوب است. آنها خود را دائماً در حال تکامل می بینند و تکامل خود را تحت کنترل خود دارند. آنها «خودهای ممکن» را تصور میکنند که دارای استراتژیهای متفاوت، فراشناخت غنیتر و دانش مفهومی ساختاریافتهتر هستند. پردازشگرهای خوب اطلاعات آرزوی تبدیل شدن به این خودهای ممکن را دارند و مایلند برای این کار تلاش کنند (مارکوس و نیریوس، 1986).
(8) پردازشگرهای خوب اطلاعات زندگی خود را به گونه ای می گذرانند که توسعه قابلیت های پردازش اطلاعات را پرورش دهد. انسان ها تا حد زیادی خود توسعه خود را تعیین می کنند (بندورا، 1986؛ فورد، 1987؛ لرنر و بوش-روسناگل، 1981؛ اسکار و مک کارتنی، 1983). یکی از دلایلی که پردازشگرهای خوب اطلاعات استراتژی های متعددی را می شناسند و اطلاعات مفهومی مرتبطی دارند این است که خود را در موقعیت هایی قرار می دهند که کسب استراتژی ها و دانش مفهومی دقیق را ترویج می کند. در یک سطح آشکار، آنها از مدرسه و دانشگاه نهایت استفاده را می برند. آنها دوستانی را انتخاب می کنند که از نظر فکری فعال هستند و آن دوستان را از نظر فکری به چالش می کشند.
مهارتهای پردازش اطلاعات و دانش مفهومی آنها در طول زندگی، عمدتاً از طریق تلاشهای خودراهبرانه، همچنان در حال رشد است.
(9) پردازشگران کارامد اطلاعات در محیط هایی که شایستگی پردازش را ارتقا می دهند، پذیرفته می شوند. منابع مهم، مانند تحصیل سریع یا غنی شده، به کسانی اختصاص مییابد که انتظار میرود بیشترین بهره را از آنها ببرند. پس از پذیرش محیط آموزشی، توسط اساتید برای پروژه های تحقیقاتی خاص انتخاب می شوند. انتخاب های ظریف تر نیز رخ می دهد. افراد باهوش احتمالاً توسط افراد باهوش دیگر برای همنشینی جستجو می شوند. بنابراین، پردازشگران کارامد اطلاعات فرصتهایی برای وارد شدن به روابط با سایر پردازشگران کارامد اطلاعات فراهم میکنند که رشد فکری بیشتری را تحریک میکند.
مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
مدیر مسئول: محمود دلیر عبدی نیا
روانشناس تربیتی با دیدگاه شناختی
دانش آموخته دانشگاه تهران
استفاده از مطالب ارائه شده در این پایگاه، صرفا با ذکر منبع آزاد می باشد.