سه شنبه 4 دی 1403
بسته آموزشی عمومی مبتنی بر شواهد
مجموعه فعالیت های کاربردی آموزشی و پرورشی برای مدارس
فصل سوم
آموزش، یادگیری و والدین
بخش اول
خانه، کودک، و یادگیری
همه جا برای بچه ها فشار وجود دارد که در مدرسه بیشتر بیاموزند. اقتصاد جدید ایجاب می کند که جوانان با توانایی های قوی برای خواندن، نوشتن، محاسبه و به کار بردن تفکر منظم برای حل مشکلات، مدرسه را ترک کنند. شهروندی در هر جامعه ای مستلزم درک تاریخ، حکومت و سنت نه تنها آن جامعه بلکه بسیاری جوامع دیگر نیز است. برای موفقیت بیشتر فردی باید با یک دیدگاه تحصیل کرده از دنیای پیچیده و به سرعت در حال تغییر آغاز کرد.
همانطور که مدارس تحت فشار قرار گرفته اند تا مؤثرتر و مولدتر باشند، تأثیرات خارج از مدرسه بر یادگیری تحصیلی اهمیت بیشتری یافته است. حتی در جایی که روز مدرسه و سال تحصیلی طولانی شده است، میزان زمانی که کودکان در هجده سال اول زندگی خود در مدرسه می گذرانند در مقایسه با زمانی که با خانواده و جامعه گسترده تر می گذرانند، اندک است (شاید 13 درصد از ساعات بیداری).
خوشبختانه، تحقیق در مورد تأثیر خانواده بر یادگیری مدرسه، تاریخچه قابل توجهی دارد و ما میتوانیم با اطمینان زیادی در زمینههای اولیه سخن بگوییم. با اطمینان معقول میتوانیم بگوییم که فقر ممکن است از نظر آماری عملکرد مدارس پایینتر را پیشبینی کند، اما خانوادههایی که محیطی محرک، غنی از زبان و حمایتکننده را فراهم میکنند، از شانسهای شرایط اجتماعی-اقتصادی سرپیچی میکنند.
به عبارت دیگر، «برنامه درسی خانه» قابل تغییر - شامل روابط خانواده، شیوه ها و الگوهای زندگی - پیش بینی کننده قوی تری برای یادگیری تحصیلی نسبت به وضعیت خانواده است. مدارس می توانند بدون توجه به وضعیت اقتصادی خانواده، برای بهبود برنامه درسی خانه با خانواده ها همکاری کنند. پس این پیام امید بزرگی است.
تحقیقات در مورد روابط بین خانوادههایی که جامعه مدرسه را تشکیل میدهند، به شدت بر مجموعهای از ادبیات جامعهشناختی در مورد انواع جوامع تکیه دارد. با این حال، اخیراً، عمدتاً در دهه گذشته، رشتهای از این تحقیقات جامعهشناختی بر مدارس بهعنوان جوامع متمرکز شده است و ما به مجموعهای از فهمها میرسیم که ممکن است به زودی به جایگاه نظریه دست یابند.
در مورد اینکه مدارس چه کاری می توانند انجام دهند تا بر رفتارهای خانواده به شیوه هایی که به نفع یادگیری کودکان باشد، تأثیر بگذارند، مسیر تحقیق کوتاه تر و قطعی تر است. محققان در مورد اینکه ببینند چه چیزی کار می کند هنوز راه درازی در پیش دارند. برخی از ابتکارات در واقع نتیجه داده اند و ممکن است آنها را گزارش کنیم، از آنها درس بگیریم و آنها را تعمیم دهیم.
در حالی که تأثیر خانه بر یادگیری تحصیلی قابل توجه است، کیفیت و کمیت آموزش و توانایی های شناختی خود کودک از اهمیت یکسان یا بیشتر برخوردار است. بنابراین، تأکید (یا سرزنش) بیش از حد بر سهم خانواده در معادله یادگیری و در عین حال نادیده گرفتن ضعف های مدرسه، آسیب زا است. به همین ترتیب، نادیده گرفتن دستاوردهایی که با کمک به خانواده ها در بهبود فرهنگ برنامه درسی قابل تغییر خانه حاصل می شود، اثربخشی بالقوه مدرسه را محدود می کند.
برنامه درسی خانه
الگوهای قابل شناسایی زندگی خانوادگی به توانایی کودک برای یادگیری در مدرسه کمک می کند. تحقیقات در مورد برنامه درسی خانه الگوهای خاصی از زندگی خانوادگی را مشخص می کند که با موفقیت کودک در یادگیری تحصیلی مطابقت دارد. به طور خاص، مطالعات به طور مثبت برخی از شیوه های خانوادگی را با یادگیری کودک مرتبط کرده اند. این شیوه های خانوادگی در اینجا تحت سه عنوان ذکر شده است که هر کدام در بخش های بعدی توضیح داده خواهند شد.
رابطه والد و فرزند
روال زندگی خانوادگی
انتظارات و نظارت خانواده
وقتی کودکی با نگرش، عادت و مهارت به مدرسه میآید تا از آموزشهای معلم نهایت استفاده را ببرد، اثربخشی خود معلم افزایش مییابد. از آنجایی که می دانیم کودکان زمانی بهترین یادگیری را می آموزند که محیط خانه آنها شامل الگوهای زندگی خانوادگی ذکر شده در بالا باشد، وظیفه مدرسه کمک به والدین در ارائه برنامه درسی مثبت خانه است. به طور دلگرم کننده، شیوه های خانوادگی گنجانده شده در برنامه درسی خانه تقریباً در هر خانه ای امکان پذیر است، صرف نظر از سطح تحصیلات والدین یا وضعیت اجتماعی-اقتصادی.
رابطه والد و فرزند
کودکان از رابطه والد-کودکی که از لحاظ کلامی غنی و از نظر عاطفی حمایت کننده است سود می برند. رشد زبان از بدو تولد شروع می شود و بر تعاملات کودک با والدینش متمرکز است. چندین شیوه تعامل والدین و کودک در آماده سازی کودک برای یادگیری در مدرسه مهم است: صحبت کردن با نوزاد، گوش دادن با دقت به کودک، خواندن برای کودکان و گوش دادن به خواندن آنها، صحبت در مورد آنچه والدین و کودک می خوانند، داستان سرایی روزانه ، مکالمه و نامه نگاری.
جدا کردن تعاملات کلامی از پیوندهای عاطفی و هیجانی که با آنها همراه است دشوار است. به همین دلیل، ابراز محبت والدین با فعالیت های کلامی ضروری برای رابطه والد-فرزند گنجانده می شود. همچنین نشان دادن دائمی والدین مبنی بر اینکه یادگیری بخشی طبیعی از زندگی است مهم است - به خودی خود لذت بخش، بخشی از تجربه خانوادگی است، و به ویژه هنگامی که از طریق کشف مکان هایی مانند موزه ها، باغ وحش ها و مکان های تاریخی با آن مواجه می شوید، هیجان انگیز است.
با بزرگتر شدن کودکان، زمان صرف شده برای گفتگو با والدین ممکن است کاهش یابد. روال های روزانه سنگ محک، مانند یک شام آرام، فرصتی را برای گفتگوی خانوادگی فراهم می کند. پیوند عاطفی مداوم بین والدین و فرزند، که در ابراز محبت دیده می شود، کودک را از نظر روانی برای مقابله با استرس ها و چالش های زندگی خارج از خانه، به ویژه در مدرسه، مجهزتر می کند.
محبت همچنین یک تسهیل کننده اجتماعی برای خانواده است، روابط را مستحکم می کند و به کودکان کمک می کند نگرش های مثبت در مورد مدرسه و یادگیری ایجاد کنند. وقتی خانوادهها درباره کتاب، روزنامه، مجلات و برنامههای تلویزیونی صحبت میکنند، ذهن بچهها به لذت تحقیق شفاهی تبدیل میشود. نمایش وقایع در حال آشکار شدن و برخورد عقاید متفاوت درهایی را به روی تعقیب فکری برای کودکان باز می کند. کنجکاوی زنده نگه داشته می شود.
برانگیختن میل کودک به کشف، اندیشیدن در موقعیت های جدید و تبادل نظر شدید، با بازدید خانواده از کتابخانه ها، موزه ها، باغ وحش ها، مکان های تاریخی و رویدادهای فرهنگی نیز تقویت می شود. واژگان سنگ بنای اندیشه و بیان است. همه بچه های کوچک دوست دارند کلمات جدید را امتحان کنند. در برخی خانواده ها، کاوش با کلمات تشویق می شود. در واقع، این منبع مستمر لذت خانوادگی است.
اما برخی از کودکان در هنگام تلفظ اشتباه یا استفاده نادرست از یک کلمه جدید در معرض تمسخر قرار می گیرند. عشق آنها به کلمات ممکن است خاموش شود، و ممکن است احساس کنند که مجبورند به واژگان محدودی بچسبند. می توان از طریق تکنیک های ایفای نقش به والدین آموزش داد که شنوندگان خوبی با فرزندان خود باشند، گفت و گوهای ناچیز روزانه را در گفتگوهای خانوادگی غنی بسط دهند و بازی های کلمه ای را انجام دهند که علاقه به واژگان را افزایش می دهد.
همچنین میتوان آنها را تشویق کرد که از موزهها و مکانهای هیجانانگیز دیگر بازدید کنند و فرزندان خود را درگیر هیجان کشف کنند. والدین حتی می توانند اهمیت ارتباط محبت آمیز با فرزندان خود را بیاموزند، به ویژه در مواقعی که کودک ممکن است ترسیده یا مضطرب باشد - مثلاً هنگام خروج از خانه در صبح و هنگام خواب شب.
خانوادههای پرمشغله میتوانند عادت مکالمه روزانه را ترک کنند. از والدین بخواهید که حداقل هر روز چند دقیقه را به گفتگوی خصوصی با هر کودک اختصاص دهند؛ در درجه اول به صحبت های کودک در مورد وقایع روزانه خود بدون حواس پرتی از سایر اعضای خانواده یا تلویزیون گوش دهند، این نشان می دهد که چنین لحظاتی چقدر نادر و ارزشمند هستند. به اشتراک گذاشتن این تجربیات با سایر والدین، در محیطهای گروه کوچک، تأثیر آنها را تقویت میکند.
روال زندگی خانوادگی
زمانی که والدین مرزهای قابل پیش بینی برای زندگی خود ایجاد می کنند، استفاده مؤثر از زمان را تشویق می کنند و تجربیات یادگیری را به عنوان بخشی منظم از زندگی خانوادگی ارائه می دهند، کودکان در مدرسه بهترین عملکرد را دارند. مطالعات نشان میدهد که روال زندگی خانوادگی، تعاملات روزانه بین والدین و فرزندان، انواع سرگرمیها و فعالیتهای تفریحی که خانواده از آن لذت میبرند، همگی بر آمادگی کودکان برای یادگیری مدرسه تأثیر دارند.
وقتی فرزندان خانواده های کم درآمد در آخر هفته ها با والدین خود فعالیت هایی را انجام می دهند، در جمع خانواده شام می خورند و سرگرمی های خانوادگی خود را انجام می دهند، برخی از مضرات فقر را جبران می کنند و عملکرد مدرسه آنها بهبود می یابد. نحوه استفاده از زمان در خانه دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی بسیار مهم است. در حالی که والدین استقلال فرزندان خود را تشویق می کنند، آنها این کار را با توجه مداوم به موفقیت فرزندانشان در مدیریت آزادی خود انجام می دهند. آنها بهره وری و موفقیت را ستایش می کنند. آنها فرزندان خود را به استفاده عاقلانه از زمان دعوت می کنند.
کودکان در این خانهها به تقویم، برنامه، فهرست خواربار، فهرست «کارها»، کارهای خانه، خواندن، مطالعه و بازیهای چالشبرانگیز ذهنی عادت دارند. یک مطالعه نشان داد که دانشآموزان دارای پیشرفت تحصیلی حدود بیست ساعت در هفته را در خارج از مدرسه صرف فعالیتهای یادگیری سازنده میکنند که اغلب با حمایت، راهنمایی یا مشارکت والدینشان انجام میشود. این فعالیتها ممکن است شامل تکالیف، تمرین موسیقی، خواندن، نوشتن، بازدید از موزهها و شرکت در فعالیتهای یادگیری با حمایت سازمانهای جوانان باشد.
وقتی خانواده هر روز زمانی را برای مطالعه کودکان در نظر میگیرد، به جای اینکه از کودکان بخواهند که فقط در مواقعی که معلمانشان این کار را میخواهند مطالعه کنند، بچهها میآموزند که مطالعه برای خانواده ارزشمند است. مطالعه و یادگیری به بخشی طبیعی از زندگی خانوادگی تبدیل می شود. بچهها وقتی در محدودههای معمول خانواده عمل میکنند بهترین کار را انجام میدهند. برخی از فعالیت ها سنگ محک روزانه هستند. آنها جریان زمان را تعریف می کنند و کودکان را قادر می سازند تا به فعالیت های دارای اولویت بالا مانند مطالعه، تحقیق و صحبت با اعضای خانواده شرکت کنند.
خوردن وعدههای غذایی تقریباً در ساعت معینی در هر روز، رفتن به رختخواب تقریباً در همان ساعت، و مطالعه و تفکر تقریباً در یک زمان، یک ریتم مفید و سالم برای زندگی کودکان ایجاد میکند. کودکان همچنین به مکانی آرام و روشن برای مطالعه و تفکر نیاز دارند. آنها از علاقه خانواده به سرگرمی ها، بازی ها و سایر فعالیت هایی که ذهن را تمرین می دهد و کودک را در تعامل با افراد دیگر مشغول می کند، سود می برند.
یک روال روزانه که شامل زمانی برای مطالعه و تفکر است، یک محیط خانه که مکانی آرام برای مطالعه فراهم می کند، و فعالیت های خانوادگی که شامل بازی ها و سرگرمی هایی است که ذهن کودکان را درگیر می کند و تعامل با سایر اعضای خانواده را فراهم می کند، مشخصه خانه ای است که کودکان در آن برای عادت و ارزش یادگیری در مدرسه آماده می شوند.
انتظارات و نظارت خانواده
والدین استانداردهایی را برای فرزندان خود تعیین می کنند و این معیارها تعیین می کنند که کودکان چه چیزی را مهم می دانند. مطالعات نشان می دهد که کودکان زمانی در مدرسه بهتر عمل می کنند که والدین آنها استانداردهای تحصیلی بالا اما واقع بینانه ای را برای آنها تعیین کنند. والدین یادگیرندگان خوب نیز به تعامل کلامی اهمیت می دهند. آنها از فرزندان خود سؤال می کنند تا فکر و بیان بیشتری را تحریک کنند، آنها را به استفاده از کلمات جدید دعوت می کنند و از آنها انتظار دارند که با دقت صحبت کنند.
خانواده هایی که انتظارات زیادی از عملکرد فرزندانشان در مدرسه دارند نیز راهنمایی و پشتیبانی مداوم برای تحصیل ارائه می کنند. آنها از پیشرفت فرزندان خود آگاه هستند و علاقه مند به مسیر تحصیلی فرزندانشان هستند. محققان دریافتند که اخلاق کاری قوی به موفقیت در مدرسه کمک می کند. همچنین ابن یک نگرش خانوادگی مهم است که دستاوردهای ناشی از تلاش و بکارگیری توانایی ذاتی با «بازی کردن» سیستم خانواده را تحکیم و تسهیل می کند. بعلاوه، زمانی که والدین به محل زندگی خود توجه ویژه داشته باشند، دوستان خود را بشناسند، بر تماشای تلویزیون نظارت داشته باشند و با معلمان کودکان خود ارتباط برقرار کنند، کودکان سود می برند.
چندین تمرین را می توان برای کمک به والدین در درک استانداردها و مثال هایی که برای فرزندان خود تعیین می کنند به کار برد. یک تمرین این است که به سادگی یک برنامه هفتگی معمولی از فعالیت های کودک را فراتر از روز مدرسه ترسیم کنید. معمولاً چه زمانی کودک مطالعه می کند، می خواند، با دوستان بازی می کند، تلویزیون تماشا می کند؟ بررسی برنامه سرنخی از اولویت نسبی خانواده برای هر فعالیت می دهد. والدین اغلب برای راهنمایی به معلمان نگاه می کنند. این انتظار که کودکان هر روز حداقل زمان خود را صرف مطالعه و تقکر کنند (شاید ده دقیقه برای هر سطح کلاس) چنین راهنمایی است.
خطرات تلویزیون ممکن است اغراق آمیز باشد، اما وقتی کودکان بیش از نود دقیقه در روز تلویزیون تماشا می کنند، عملکرد مدرسه کاهش می یابد. در برخی مواقع مقدار زمانی که به تلویزیون داده می شود از یک فعالیت سازنده تر مانند خواندن یا مطالعه سلب می شود. گاهی اوقات لازم است به والدین یادآوری شود که کودکان از فعالیتهای متنوع، از جمله فعالیتهای تفریحی و اجتماعی سود میبرند، و نباید تکالیف مدرسه جایگزین این فعالیتها شوند. با این حال، مطالعه و خواندن باید در اولویت باشد. والدین می توانند به فرزندان خود کمک کنند تا برنامه خود را هر هفته تنظیم کنند و به آنها اجازه دهند اگر ابتدا زمان کافی برای مطالعه اختصاص داده اند، زمانی را برای سرگرمی اختصاص دهند.
شاید سخت ترین چالش برای والدین این باشد که بدانند کودک چه زمانی بهترین کار خود را می کند. بیان انتظارات بالا اما واقع بینانه آسان تر از انجام دادن است. با این حال، وقتی نوبت به تکالیف مدرسه می رسد، یک رویکرد خوب این است که به جای تمرکز صرف بر نمرات کودک، عادات مطالعه و نگرش کودک نسبت به مدرسه را در نظر بگیرید. این بدان معنا نیست که نشانهها بیاهمیت هستند. اما علائم می توانند فریبنده باشند.
برخی از کودکان با تلاش اندک به نمرات نسبتاً بالایی می رسند و در نتیجه عادات مطالعه خوبی را در خود ایجاد نمی کنند. بچه های دیگر سخت کار می کنند اما هرگز بالاترین امتیاز را کسب نمی کنند. آنها ممکن است بهترین کار خود را انجام دهند و تلاش آنها برای یادگیری خود مستحق ستایش است. مقایسه خواهر و برادر یک دام خاص برای والدین است.
یک قانون ساده برای والدین این است که آنها همیشه می دانند فرزندانشان کجا هستند، چه می کنند و با چه کسانی هستند. مطمئن شدن از ملاقات با دوستان فرزندشان و دانستن نام و آدرس والدین دوستان، پیش نیاز خوبی برای اجازه دادن به کودک برای گذراندن وقت با همسالان است. ارتباط منظم با معلمان فرزندانشان به همان اندازه مهم است.
مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
محمود دلیر عبدی نیا
روانشناس تربیتی با دیدگاه شناختی
دانش آموخته دانشگاه تهران
استفاده از مطالب ارائه شده در این پایگاه، صرفا با ذکر منبع آزاد می باشد.