مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی

تجربیات اوج و جریان

روانشناسی تربیتی شناختی – عملکرد برتر

تجربیات اوج و جریان

در سلسله مراتب نیازهای معروف آبراهام مزلو، خودشکوفایی در بالای هرم قرار دارد و نشان دهنده نیاز به تحقق پتانسیل فردی است. از نظر مزلو، تجربیات اوج نقش مهمی در خودشکوفایی دارند. خودشکوفایی در واقع بسیار نادر است، به این معنی که تجربه های اوج می توانند به همان اندازه گریزان باشند. همه مردم به قله هرم مزلو نمی رسند.

با این حال، تجربیات اوج فقط به افراد خودشکوفا محدود نمی شود. مزلو بر این باور بود که همه افراد میتوانند تجربه های اوج را داشته باشند، اما افراد خودشکوفا احتمالاً بیشتر آن را تجربه میکنند.

تعریف تجربه های اوج

تجارب اوج اغلب به عنوان لحظات متعالی از شادی و سرور خالص توصیف می شود. اینها لحظاتی هستند که از اتفاقات روزمره متمایز می شوند. خاطره چنین وقایعی ماندگار است و مردم اغلب آنها را به یک تجربه معنوی تشبیه می کنند.

تجربه های اوج شامل افزایش حس شگفتی، هیبت یا خلسه نسبت به یک تجربه است. تجربه ای بسیار ارزشمند که با چنان شدت ادراک، عمق احساس، یا احساس اهمیت عمیق مشخص می شود که باعث می شود در ذهن سوژه، در تضاد کم و بیش دائمی با تجربیاتی پیرامون که در زمان و مکان آن وجود دارد، برجسته شود.

ویژگی های تجربه های اوج

پریوت یک پرسشنامه تجربه طراحی کرد که برای بررسی ویژگی های مشترک و منحصر به فرد تجربیات اوج طراحی شده است. پس از بررسی طیف گسترده ای از افراد، پریوت تجربیات اوج را به عنوان سه ویژگی کلیدی زیر شناسایی کرد:

تحقق: تجربیات اوج احساسات مثبت ایجاد می کنند و ذاتاً پاداش هستند.

اهمیت: تجربه های اوج منجر به افزایش آگاهی و درک شخصی می شود و می تواند به عنوان نقطه عطفی در زندگی فرد باشد.

معنویت: در طول یک تجربه اوج، مردم احساس می کنند با دنیا یکی می شوند و اغلب احساس از دست دادن زمان را تجربه می کنند.

چه زمانی تجربه های اوج رخ می دهد؟

مزلو پیشنهاد کرد که یکی از بهترین راهها برای اندیشیدن به تجربه های اوج این است که به شگفت انگیزترین تجربیات زندگی خود فکر کنید - آن لحظات خلسه و شادی کامل و مطلق. عاشق بودن یکی از نمونه های تجربه اوج است. چنین لحظاتی همچنین ممکن است زمانی رخ دهد که شما در یک لحظه خلاق هستید یا هنگام خواندن کتاب یا تماشای یک فیلم. ممکن است احساس کنید که توسط یک کار خلاقانه خاص "ضربه خورده اید" به گونه ای که در درون شما یک حس عاطفی ایجاد کند.

در یک نظرسنجی، مردم گزارش کردند که اوج تجربه ها در طول تجربیات هنری، ورزشی یا مذهبی رخ میدهد. لحظاتی در طبیعت یا در خلال لحظات صمیمی با خانواده یا دوستان نیز منابع رایج تجربه اوج بودند. دستیابی به یک هدف مهم، شخصی یا جمعی نیز می تواند به تجربه اوج منجر شود. از دیگر لحظاتی که ممکن است چنین تجربیاتی رخ دهد، زمانی است که فردی به فرد نیازمند دیگر یا پس از غلبه بر نوعی ناملایمات کمک می کند.

در تجربه اوج چه احساسی دارد؟

داشتن یک تجربه اوج دقیقا چه حسی دارد؟ برخی این لحظات را به عنوان حس هیبت و شگفتی توصیف می کنند. به حس هیبتی که ممکن است هنگام تماشای غروب خورشید احساس کنید یا هیجانی که ممکن است در آخرین لحظات یک بازی نزدیک بسکتبال تجربه کنید، فکر کنید.

تجربیات اوج و جریان

تجربیات اوج شباهتهای زیادی با مفهومی دارد که به عنوان جریان توصیف شده توسط روانشناس مثبتگرا میهای چیکسنتمیهایی توصیف شده است. جریان حالتی از ذهن است که در طی آن افراد آنقدر درگیر فعالیتی می شوند که به نظر می رسد جهان محو می شود و به نظر می رسد هیچ چیز دیگری مهم نیست. هنگامی که در یک حالت جریان، به نظر می رسد زمان در حال گذر است، تمرکز تیز می شود و افراد از دست دادن خودآگاهی را تجربه می کنند.

جریان می تواند زمانی اتفاق بیفتد که یک فرد تجربه اوج داشته باشد، اما همه موارد جریان به عنوان تجربه های اوج واجد شرایط نیستند. لحظات روزمره مانند غرق شدن در یک کتاب هیجان انگیز، کار روی یک پروژه رضایتبخش یا لذت بردن از یک بازی بسکتبال بعدازظهر، همگی میتوانند منجر به یک حالت جریان شوند، اما این لحظات لزوما تجربه های اوج نیستند.

چگونه به وضعیت جریان برسیم

اگر تا به حال احساس کرده اید که کاملاً در چیزی جذب شده اید، ممکن است حالت روانی را تجربه کرده باشید که روانشناسان از آن به عنوان جریان یاد می کنند. دستیابی به این حالت می تواند به افراد کمک کند تا احساس لذت، انرژی و مشارکت بیشتری داشته باشند. جریان حالتی از ذهن است که در آن فرد به طور کامل در یک فعالیت غوطه ور می شود. روانشناس مثبت گرا میهای چیکسنتمیهایی جریان را به عنوان حالت غوطه ور شدن کامل در یک فعالیت توصیف می کند.

یک لحظه تصور کنید که در حال اجرای یک مسابقه هستید. توجه شما روی حرکات بدن، قدرت عضلات، نیروی ریه ها و احساس خیابان زیر پای شما متمرکز است. شما در لحظه زندگی می کنید، کاملاً در فعالیت فعلی جذب شده اید. به نظر می رسد زمان در حال سقوط است. شما خسته هستید، اما به سختی متوجه می شوید. این نمونه ای از حالت جریان است.

جریان چیست؟

غوطه ور بودن را می توان به عنوان حالتی از تمرکز تعریف کرد که در آن فرد کاملاً جذب و غرق در کار خود می شود. در حالی که در حالت جریان هستند، مردم به شدت درگیر هستند و روی کاری که انجام می دهند متمرکز هستند. من فرو می ریزد. زمان می گذرد. هر عمل، حرکت، و فکری ناگزیر از حرکت قبلی است، مانند نواختن جاز. تمام وجود شما درگیر است و شما از مهارت های خود نهایت استفاده را می کنید.

تجارب جریان می تواند به روش های مختلفی برای افراد مختلف رخ دهد. اغلب زمانی اتفاق می افتد که شما در حال انجام کاری هستید که از آن لذت می برید و در آن کاملاً ماهر هستید. این حالت اغلب با هنرهای خلاقانه مانند نقاشی، طراحی یا نوشتن همراه است. با این حال، ممکن است در حین انجام یک ورزش مانند اسکی، تنیس، فوتبال، رقص یا دویدن نیز رخ دهد.

مزایای وضعیت جریان

جریان علاوه بر لذت بخشیدن به فعالیت ها، مزایای دیگری نیز دارد.

تنظیم عاطفی: با افزایش جریان، افراد رشد به سمت پیچیدگی عاطفی را تجربه می کنند. این می تواند به افراد کمک کند تا مهارت هایی را توسعه دهند که به آنها امکان می دهد احساسات خود را به طور مؤثرتری تنظیم کنند.

تحقق و خوشبختی: افرادی که در حالت جریان هستند از کاری که انجام می دهند بیشتر لذت می برند. از آنجایی که کار لذت بخشتر میشود، به احتمال زیاد آنها را پاداشدهنده و رضایتبخش میدانند. تحقیقات همچنین نشان میدهد که وضعیتهای جریان ممکن است با افزایش سطوح شادی، رضایت و خودشکوفایی مرتبط باشد.

انگیزه درونی: از آنجا که جریان یک حالت ذهنی مثبت است، می تواند به افزایش انگیزه کمک کند. انگیزه درونی شامل انجام کارهایی برای پاداش های درونی (آنچه به شما لذت می دهد) در مقابل پاداش های بیرونی (مانند جوایز یا پرداخت) است.

تعامل و عملکرد: افرادی که در یک وضعیت جریان هستند احساس می کنند که به طور کامل درگیر وظیفه ای هستند که در دست دارند. محققان دریافته اند که جریان میتواند عملکرد را در زمینه های مختلف از جمله آموزش، یادگیری، ورزش و خلاقیت هنری افزایش دهد.

یادگیری، توسعه مهارت و خلاقیت: از آنجا که عمل دستیابی به جریان نشان دهنده تسلط قابل توجهی بر یک مهارت خاص است، افراد برای حفظ این وضعیت باید به دنبال چالش ها و اطلاعات جدید باشند. حالتهای جریان اغلب در طول کارهای خلاقانه اتفاق میافتد، که میتواند به الهام بخشیدن به فعالیتهای خلاقانه و هنری بیشتر کمک کند.

جریان فواید زیادی دارد. این امر با افزایش شادی، انگیزه درونی بالاتر، خلاقیت بیشتر و تنظیم عاطفی بهتر و سایر اثرات مثبت مرتبط است.

ویژگی های جریان

طبق نظر چیکسنتمیهایی، ده عامل وجود دارد که با تجربه جریان همراه است. در حالی که بسیاری از این اجزا ممکن است وجود داشته باشند، لازم نیست همه آنها را تجربه کنید تا جریان رخ دهد:

این فعالیت ذاتاً پاداش بخش است.

اهداف روشنی وجود دارد که اگرچه چالش برانگیز هستند، اما همچنان قابل دستیابی هستند.

تمرکز کامل روی خود فعالیت وجود دارد.

افراد احساس کنترل شخصی بر موقعیت و نتیجه را تجربه می کنند.

مردم احساس آرامش و از دست دادن خودآگاهی دارند.

بازخورد فوری وجود دارد.

مردم می دانند که کار قابل انجام است و بین سطح مهارت و چالش ارائه شده تعادل وجود دارد.

افراد عدم آگاهی از نیازهای فیزیکی خود را تجربه می کنند.

تمرکز قوی و توجه متمرکز وجود دارد.

مردم بی زمانی یا احساس تحریف شده ای از زمان را تجربه می کنند، که شامل احساس تمرکز بر زمان حال است که گذر زمان را از دست می دهید.

در طول جریان چه اتفاقی برای مغز می افتد

تحقیقات نشان داده است که تغییراتی در فعالیت مغز در طول حالت های جریان وجود دارد. در حالی که تحقیقات در حال انجام است، دو نظریه ارائه شده است:

فرضیه جلوی پیشانی گذرا: برخی تحقیقات نشان داده اند که قرار گرفتن در حالت جریان با کاهش فعالیت در قشر جلوی پیشانی مغز مرتبط است. قشر جلوی مغز در عملکردهای شناختی بالاتر از جمله حافظه و خودآگاهی ضروری است. کاهش فعالیت در این منطقه ممکن است توضیح دهد که چرا افراد احساس تحریف زمان و از دست دادن خودآگاهی را تجربه می کنند.

نظریه همگام سازی: بر اساس این نظریه، جریان به مناطق خاصی از مغز اجازه می دهد تا به طور مؤثرتری با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. در حالی که در حالت جریان هستید، ممکن است فعالیت در قشر پیشانی افزایش یابد که به افزایش تفکر بالاتر کمک می کند.

تحقیقات دیگر حاکی از آن است که هنگامی که افراد جریان خون را تجربه می کنند، فعالیت دوپامین (یک ماده شیمیایی مغز که در لذت و انگیزه دخیل است) نیز افزایش می یابد.

یک بررسی در سال 2021 نشان داد که سیستم لوکوس سرولئوس- نوراپینفرین مغز (LC-NE) در جنبه های مختلف جریان نقش دارد. این سیستم با آزاد کردن نوراپینفرین در پاسخ به محرکها، به تنظیم کنترل بر روی وظایف درگیر یا غیرفعال کمک میکند.

نمونه هایی از حالت جریان

در حالی که تجربیات جریان می تواند به عنوان بخشی از زندگی روزمره اتفاق بیفتد، همچنین کاربردهای عملی مهمی در زمینه های مختلف از جمله آموزش، ورزش و محل کار وجود دارد.

جریان در فعالیت های خلاقانه

جریان شاید اغلب با خلاقیت مرتبط است. برای مثال، نویسنده ای که حالتی از جریان را تجربه میکند ممکن است چنان در کار خود غرق شود که زمان بدون اینکه متوجه شود بگذرد. کلمات به راحتی و به سرعت جاری می شوند. یک هنرمند ممکن است ساعتها روی یک نقاشی کار کند و احساس کند زمان به سرعت میگذرد.

جریان در آموزش و پرورش

چیکسزنتمیهایی پیشنهاد کرده است که یادگیری بیش از حد یک مهارت یا مفهوم می تواند به افراد کمک کند تا جریان را تجربه کنند. یکی دیگر از مفاهیم انتقادی در نظریه او، ایده گسترش اندکی خود از سطح توانایی فعلی است. این کشش جزئی مهارت های فعلی فرد می تواند به جریان تجربه فرد کمک کند.

جریان در ورزش

درگیر شدن در یک فعالیت ورزشی چالش برانگیز که قابل انجام است اما اندکی افزایش توانایی های شما را نشان می دهد، راه خوبی برای رسیدن به جریان است. گاهی اوقات با "در منطقه" بودن توصیف می شود، رسیدن به این حالت جریان به ورزشکار اجازه می دهد تا از دست دادن خودآگاهی و احساس تسلط کامل بر عملکرد را تجربه کند.

جریان در محل کار

جریان همچنین می تواند زمانی رخ دهد که کارگران درگیر وظایفی هستند که در آن قادر به تمرکز کامل روی پروژه در دست هستند. برای مثال، یک کدنویس ممکن است این را در حین تلاش برای حل یک مشکل برنامهنویسی تجربه کند، یا یک طراح داخلی ممکن است در حین طوفان فکری ایدههایی برای یک پروژه جدید، به جریان برسد.

خلاصه جریان اغلب در طول فعالیت های خلاقانه و فعالیت های ورزشی اتفاق می افتد. اما وضعیتهای جریان فقط چیزی نیست که توسط هنرمندان، نویسندگان یا ورزشکاران تجربه شود. جریان می تواند هر زمان که یک فرد عمیقاً درگیر یک کار است، از جمله در طول فعالیت های یادگیری و پروژه های مربوط به کار، رخ دهد.

جریان در مقابل تمرکز شدید

یک حالت جریان می تواند شبیه چیزی باشد که به آن هایپرفوکوس گفته می شود، که شامل تمرکز یا تثبیت شدید روی یک کار خاص است که مورد علاقه شخص است. هایپرفوکوس و جریان می توانند بسیار شبیه به هم به نظر برسند، اما تفاوت های مهمی وجود دارد. هنگام تجربه تمرکز بیش از حد، افراد اغلب آنقدر در یک کار غوطه ور می شوند که همه چیز را به حدی از دست می دهند که بر زندگی آنها تأثیر منفی می گذارد.

از طرف دیگر، جریان یک حالت مفیدتر است که می تواند برای رفاه مفید باشد. تمایز مهم دیگر این است که تمرکز بیش از حد مستلزم آن است که فرد به وظایف بسیار علاقه مند باشد، در حالی که جریان می تواند تقریباً با هر کاری که برای فرد چالش برانگیز، جذاب یا پاداش دهنده باشد اتفاق بیفتد.

نحوه دستیابی به جریان

تقریباً 10 تا 15 دقیقه تمرکز مناسب طول می کشد تا به حالت جریان برسید. هنگامی که در جریان است، ممکن است از 30 دقیقه تا چند ساعت طول بکشد. با این حال، با توجه به شرایط مناسب، امکان دستیابی به جریان بیش از یک بار در روز وجود دارد.

بنابراین چه کاری می توانید انجام دهید تا شانس خود را برای دستیابی به جریان افزایش دهید؟ راهبردهایی وجود دارد که می توانید برای کمک به ایجاد زمینه برای ورود به وضعیت جریان استفاده کنید.

اهداف واضح تعیین کنید

چیکسنتمیهایی در کتاب خود توضیح می دهد که زمانی که فردی با وظیفه ای مواجه می شود که اهداف روشنی دارد که نیاز به پاسخ های خاص دارد، احتمالاً جریان رخ می دهد. یک بازی شطرنج مثال خوبی از زمانی است که یک حالت جریان ممکن است رخ دهد. در طول مدت یک مسابقه، بازیکن اهداف و پاسخ های بسیار مشخصی دارد که اجازه می دهد در طول دوره بازی، توجه به طور کامل روی بازی متمرکز شود.

عوامل حواس پرتی را از بین ببرید

اگر چیزهایی در محیط شما وجود داشته باشد که برای جلب توجه شما رقابت می کنند، تجربه جریان دشوارتر است. سعی کنید عوامل حواس پرتی را کاهش دهید تا بتوانید به طور کامل روی کار در حال انجام تمرکز کنید. ممکن است از هدفون های حذف نویز استفاده کنید، گوشی خود را خاموش یا کنار بگذارید و غیره.

یک عنصر چالش اضافه کنید

چیکسنتمیهایی توضیح میدهد: «جریان زمانی اتفاق میافتد که مهارتهای فرد به طور کامل درگیر غلبه بر چالشی باشد که تقریباً قابل کنترل است، بنابراین مانند آهنربایی برای یادگیری مهارتهای جدید و افزایش چالشها عمل میکند». "اگر چالش ها خیلی کم باشند، فرد با افزایش آنها به جریان باز می گردد. اگر چالش ها خیلی بزرگ باشند، می توان با یادگیری مهارت های جدید به وضعیت جریان بازگشت."

مدیتیشن و ذهن آگاهی را تمرین کنید

مدیتیشن و تمرکز حواس ممکن است به شما کمک کند راحت تر وارد وضعیت جریان شوید. ذهن آگاهی شامل هماهنگی بیشتر با لحظه حال است. یک مطالعه نشان داد که تمرین ذهن آگاهی به طور منظم به ورزشکاران کمک می کند تا وضعیت جریان را تجربه کنند و عملکرد آنها را بهبود بخشد.

فعالیتی را انتخاب کنید که از آن لذت می برید

اگر فعالیتی را انجام می دهید که واقعاً دوست ندارید، بعید است به جریان برسید. در حین کار روی چیزی که دوست دارید، روی تلاش برای رسیدن به جریان تمرکز کنید.

خلاصه داشتن یک هدف خاص، انتخاب کاری که نسبتاً چالش برانگیز است، دنبال کردن یک پروژه لذتبخش و به حداقل رساندن حواسپرتی های اطرافتان، همگی میتوانند به شما در دستیابی بهتر به وضعیت جریان کمک کنند.


 


مجله اینترنتی روان تنظیم

مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی

 (فراشناخت، یادگیری خود تنظیم، و راهبردهای یادگیری-مطالعه)

مدیر مسئول: محمود دلیر عبدی نیا - روانشناس تربیتی با دیدگاه شناختی

 

استفاده از مطالب ارائه شده در این پایگاه، صرفا با ذکر منبع آزاد می باشد.