یادگیری خود تنظیم در دانش آموزان با عملکرد بالا
دانشآموزانی که یادگیری خود را تنظیم می کنند، وقتی در کار تحصیلی خود با مشکل مواجه میشوند، راهبردهای تنظیمی مناسب را استفاده می کنند.
تحقیقات جدید نشان میدهد که دانشآموزان کلاس های پنجم تا هشتم با عملکرد بالا در ریاضیات و خواندن، مهارتهای یادگیری خودتنظیم بیشتری نسبت به همتایانشان با عملکرد پایینتر نشان میدهند.
دانشآموزانی که قادر به تنظیم یادگیری خود هستند، میتوانند رفتار خود را با استفاده از فراشناخت، انگیزش، خودآگاهی و خودکارآمدی اصلاح و نظارت کنند تا به یک نتیجه یادگیری مطلوب برسند. دانشآموزانی که میتوانند یادگیری خود را تنظیم کنند، بیشترین بهره را از آموزش می برند، زیرا انگیزهها و استراتژیهای آنها به جای دریافت پاداشهای بیرونی، بر یادگیری متمرکز است.
به عنوان بخشی از مطالعه «تحقق پتانسیل دانشآموزان با ظرفیت بالای استرالیا» که توسط مرکز تحقیقات ارزیابی در مدرسه تحصیلات تکمیلی ملبورن انجام شد، 3741 دانشآموز مدرسه دولتی ویکتوریا در کلاسهای پنجم تا هشتم به پرسشنامهای چند گزینهای، 30 موردی، خود گزارشی پاسخ دادند. این مطالعه طراحی شده بود تا انگیزه های یادگیری و راهبردهای یادگیری خودتنظیم آنها را به تصویر بکشد. تجزیه و تحلیل پاسخ ها منجر به تخصیص یک سطح شایستگی یادگیری خودتنظیم به هر دانش آموز شد.
همچنین دانش آموزان در زمینه ریاضیات و توانایی های درک مطلب مورد آزمایش قرار گرفتند. دانشآموزان با عملکرد بالا اگر در ارزیابیهای حوزه موضوعی جزء ۲۵ درصد برتر کلاس خود بودند، به عنوان «ظرفیت بالا» شناخته می شدند. سطوح شایستگی یادگیری خودتنظیم با سطوح پیشرفت در ریاضیات و خواندن مقایسه شد.
یافته های تحقیق
نتایج نشان میدهد که ۲۵ درصد از دانشآموزان برتر از نظر تحصیلی هم در ریاضیات و هم در خواندن، کسانی هستند که به بهترین نحو میتوانند یادگیری خود را تنظیم کنند.
هنگام استفاده از دادههای کلاس درس برای تفکیک دانشآموزان به چارک ها بر اساس عملکرد تحصیلی، پایین ترین چارک دانشآموزان کمترین میانگین استفاده از مهارتهای یادگیری خودتنظیم را داشتند و به دنبال آن چارک های میانی قرار داشتند. چارک با عملکرد بالا، به طور متوسط، استفاده بیشتری از مهارت های مرتبط با خود داشت.
این ارتباط بین پیشرفت تحصیلی و یادگیری خودتنظیم ممکن است ناشی از قابلیتهای یادگیری خودتنظیم باشد که به دانشآموزان کمک میکند تا درک خود را از حوزههای موضوعی مختلف گسترش دهند، به طوری که ظرفیت یادگیری مهارتهای جدید در طول سالهای تحصیل شان تقویت شود. این احتمال وجود دارد که دانشآموزانی که قویترین توانایی برای تنظیم یادگیری خود را دارند، درک مطالب را انباشته و نسبت به همسالان خود برتری پیدا کنند؛ به طوری که تا زمانی که این دانشآموزان به کلاس پنجم برسند، آنهایی که بالاترین مهارتهای یادگیری خودتنظیم را دارند نیز بالاترین دستاوردها بدست می آورند. این دانشآموزان در مقایسه با دانشآموزانی که قادر به تنظیم یادگیری خود نیستند، بیشتر از تجربه یادگیری خود بهره میبرند.
رفتارهای دانش آموزان
تحقیقات نشان می دهد که دانشآموزانی که یادگیری خود را تنظیم می کنند، اهداف چالش برانگیزی برای خود تعیین می کنند، در برنامههای خود تأمل می کنند و در صورت نیاز آنها را تطبیق می دهند. آنها کارهای تکمیل شده را ارائه می کنند و کارهای اضافی برای یادگیری بیشتر انجام می دهند. هنگامی که آنها با کارهای دشوار روبرو می شوند، از فرآیندهای تنظیم خودکار استفاده می کنند تا بتوانند موفق شوند. وقتی حواسشان پرت می شود، راه هایی برای تمرکز مجدد پیدا می کنند. این دانش آموزان به خودی خود برای یادگیری ارزش قائل هستند و رویکردهای خود را برای یادگیری به گونه ای درک می کنند که به آنها امکان می دهد از تجربه یادگیری خود استفاده کنند.
نکته مهم این است که همه دانشآموزان با عملکرد بالا در این مطالعه مشخص نشدند که یادگیری خود را تنظیم میکنند، و آیا همه دانشآموزان با عملکرد پایین برای تنظیم کردن مشکل دارند؟ در حالی که این تحقیق ارتباط بین عملکرد و تنظیم را نشان میدهد، هر دانشآموز باید بر اساس سطح استفاده از مهارتهای یادگیری خودتنظیم مورد حمایت قرار گیرد.
کاربردها برای مربیان
این شواهد قویاً از این ایده حمایت میکند که دانشآموزان باید یاد بگیرند که چگونه یادگیری خود را تنظیم کنند تا ظرفیت یادگیری مادامالعمر در مدرسه و بزرگسالی را داشته باشند. شواهدی از این دست، که ارتباط بین یادگیری خودتنظیم و عملکرد تحصیلی را نشان میدهد، ممکن است باعث تغییر در شیوههایی شود که اهمیت مهارتهای یادگیری خودتنظیم را برای دانشآموزان را برجسته میکند.
معلمان درگیر در مطالعه «تحقق پتانسیل دانشجویان با ظرفیت بالای استرالیا» در حال تکمیل توسعه حرفهای خود برای افزایش دانش و آموزش مهارتهای یادگیری خودتنظیم هستند. آنها از داده های ارزیابی جمع آوری شده در مورد استفاده از مهارت های یادگیری خودتنظیم دانش آموزان خود برای طراحی مداخلات در سطح تنظیم دانش آموز استفاده می کنند. به دانشآموزانی که در استفاده از مهارتهای یادگیری خودتنظیم نیاز به حمایت دارند، در مورد مهارتهای درگیر، چگونگی تأثیر انگیزههای یادگیری بر عملکردشان و نحوه اجرای شیوههای یادگیری بهتر آموزش داده میشود.
شایان توجه است که اگر به همه دانشآموزان راهبردهای یادگیری خودتنظیم آموزش داده شود، چه چیزی میتوان به دست آورد؟
آموزش مهارت های یادگیری خودتنظیم
آیا در کلاس های خود زمانی را برای تفکر دانش آموزان در نظر می گیرید؟
تکامل محیط یادگیری تحت کنترل معلم که شامل آموزش آنلاین خودتنظیم بیشتر می شود، نیاز دانش آموزان در تمام سنین را برای توسعه مهارت های یادگیری خودتنظیم برجسته کرده است.
یادگیری خودتنظیم نحوه تنظیم احساسات، شناخت، رفتار و جنبه های محیط خود در طول یک تجربه یادگیری است. نمونه هایی از مهارت های خودتنظیمی خوب شامل مدیریت زمان خوب، توانایی انتخاب سریع کارآمدترین راهبردهای حل مسئله و توانایی نظارت فعال بر حالات احساسی مانند ناامیدی است.
در حالی که این مهارتها ابزارهای ضروری برای یادگیری مادامالعمر هستند، اغلب به صراحت آموزش داده نمیشوند، که منجر به جمعیتهای مشخصی از دانشآموزان میشود که فاقد استقلال، انگیزه، پشتکار و احساس مثبت بهزیستی هستند.
برای اینکه مربیان بتوانند به طور موثر این مهارت ها را به دانش آموزان خود، چه در سنین مهدکودک و چه در سنین ابتدائی و دبیرستان منتقل کنند، لازم است که ابتدا خودشان خودتنظیمی را درک کنند.
دانش آموزان هنگام تنظیم یادگیری خود سه مرحله اصلی را طی می کنند: برنامه ریزی، عملکرد و تأمل.
برنامه ریزی زمانی است که دانش آموزان اهداف و استانداردهای خود را تنظیم می کنند تا در یک کار، جلسه یا دوره خاص به آن دست یابند. این مرحله شامل درک دانشآموزان از محیط یادگیری است - مثلاً اینکه یک کار برای آنها چقدر چالش برانگیز است - اما همچنین درک آنها از تواناییها و انگیزههای خودشان میز است.
عملکرد زمانی است که دانش آموزان واقعاً با تجربه یادگیری خود درگیر هستند. در طول این مرحله دانش آموزان بر یادگیری خود نظارت می کنند و معمولاً پیشرفت خود را با استانداردهای تعیین شده در مرحله برنامه ریزی مقایسه می کنند.
تامل زمانی است که دانش آموزان به تجربه یادگیری خود فکر می کنند و آن را ارزیابی می کنند. این شامل بازخورد و ذخیره ذهنی ایده ها و مفاهیم برای استفاده برای یادگیری آینده است.
این مراحل لزوماً خطی نیستند و دانشآموزان ممکن است بازگشت های زیادی را در یک تکلیف یادگیری طی کنند.
با توجه به اهمیت یادگیری خودتنظیم، بسیار حیاتی است که مربیان به صراحت این مهارت ها را آموزش دهند و راهبردهایی را برای دانش آموزان ارائه دهند تا در هنگام یادگیری به کار گیرند. بخشی از این فرآیند آموزشی باید شامل موارد زیر باشد:
اگر موافق باشیم که این نوع مهارتهای یادگیری برای پرورش یادگیرندگان مادامالعمر ضروری است، معلمان به مثالهای محکمی نیاز دارند که دقیقاً چگونه این نوع مهارتها را به دانشآموزان آموزش دهند.
کل خط مشی مدرسه باید به معلمان این امکان را بدهد که به جای صرف محتوا، آزادی آموزش مهارت های یادگیری خودتنظیم را داشته باشند. بدون همگنی در مدرسه، حمایت کافی برای معلمان برای ارائه طرح های درسی مربوط به یادگیری خودتنظیم وجود ندارد.
تحقیقات انجام شده از اروپا (بر اساس باورها و رفتارهای معلمان مربوط به یادگیری خودتنظیم) نشان داده است که معلمان به ارزش آموزش مهارت های یادگیری خودتنظیم به دانش آموزان خود اعتقاد دارند، اما این کار را نمی دانند چگونه انجام دهند.
توسعه حرفه ای برای معلمان در مورد نحوه آموزش مهارت های یادگیری خودتنظیم به شدت مورد نیاز است، بنابراین ابزارها، منابع و استراتژی ها برای استفاده در کلاس درس برای آنها باید در دسترس باشد.
تحقیقات علم یادگیری، یک همکاری سراسری بین محققان آموزش، روانشناسی و علوم اعصاب ایجاد کرده است که علاقه خاصی به بررسی تمام جنبه های آموزش یادگیری خودتنظیم دارد.
برخی از مطالعات به مشکلاتی که معلمان در ترکیب محتوای خارج از آنچه در برنامه درسی فهرست شده است و مزایای توانایی های یادگیری خودتنظیم در معلمان پرداخته اند. اخیراً، مطالعات در حال انجام بر اهمیت پیشرفت تحصیلی مولد و توجه پایدار به یادگیری خودتنظیم متمرکز شدهاند.
مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
(فراشناخت، یادگیری خود تنظیم، و راهبردهای یادگیری-مطالعه)
مدیر مسئول: محمود دلیر عبدی نیا - روانشناس تربیتی با دیدگاه شناختی
استفاده از مطالب ارائه شده در این پایگاه، صرفا با ذکر منبع آزاد می باشد.