یکشنبه 11 آذر 1403 - مجله اینترنتی روان تنظیم
بسته آموزشی عمومی مبتنی بر شواهد
مجموعه فعالیت های کاربردی آموزشی و پرورشی برای مدارس
مقدمه
این کتاب مجموعه فعالیت های کاربردی آموزشی و پرورشی برای مدارس را بصورت بسته آموزشی عمومی مبتنی بر شواهد و پیشنهادهایی برای تمرین کلاس درس ارائه می دهد. این اصول از سه منبع سرچشمه می گیرند: (الف) تحقیق در مورد اینکه چگونه مغز ما اطلاعات جدید را بدست می آورد و از آنها استفاده می کند؛ (ب) تحقیق در مورد شیوههای کلاس درس معلمانی که دانشآموزانشان بالاترین دستاوردها را نشان میدهند؛ و (ج) یافته های مطالعاتی که راهبردهای یادگیری را به دانش آموزان آموزش می دهند.
اولین منبع این پیشنهادها تحقیق در علوم شناختی است. این تحقیق بر چگونگی کسب و استفاده مغز از اطلاعات تمرکز دارد. این تحقیق شناختی همچنین پیشنهاداتی در مورد چگونگی غلبه بر محدودیت های حافظه کاری خود هنگام یادگیری مطالب جدید ارائه می دهد. این پیشنهادات در این کتاب آمده است.
منبع دوم ایده های آموزشی در این کتاب از مشاهده شیوه های کلاس درس معلمان ماهر و برجسته اسخراج شده است. معلمان حرفه ای آن دسته از معلمانی هستند که کلاس های درس آنها بیشترین دستاوردها را در آزمون های پیشرفت کسب کرده اند. این معلمان در حین تدریس مورد مشاهده قرار گرفتند، و محققان نحوه ارائه مطالب جدید، چگونگی و بررسی درک دانشآموزان، انواع حمایتی که از دانشآموزان خود ارائه میکردند و تعدادی از فعالیتهای آموزشی دیگر را رمزگذاری کردند. فعالیت هایی که توسط موفق ترین معلمان استفاده می شد در این کتاب گنجانده شده است.
منبع سوم پیشنهادات برای تمرین در کلاس درس از تحقیقات دانشمندان شناختی حاصل شده است که پشتیبانها و داربستهای شناختی را ایجاد و آزمایش کرده اند که به دانشآموزان در یادگیری وظایف پیچیده کمک میکند. روشهای آموزشی مانند با صدای بلند فکر کردن، ارائه داربست و ارائه الگو به دانشآموزان برگرفته از این تحقیق است که این روشها نیز در این کتاب توضیح داده شدهاند.
هر یک از این سه منبع پیشنهاداتی برای تمرین در کلاس دارند که در این کتاب گنجانده شده است. یک یافته جالب این است که هیچ تعارضی بین پیشنهادات آموزشی که از هر یک از این سه منبع می آید وجود ندارد. به عبارت دیگر، این سه منبع مکمل و متمم یکدیگر هستند. و این واقعیت که ایده های آموزشی از سه منبع مختلف مکمل و متمم یکدیگر هستند، ما را به اعتبار این یافته ها ایمان می دهد.
فصل اول
ایجاد مدرسه ای امن و دلپذیر
بخش اول
ایمنی، مدرسه و جامعه
مدارس می توانند مکان های امن و دلپذیری برای کودکان باشند. چنین مدارسی احتمالاً باعث تقویت یادگیری کودکان و انگیزه آنها برای ادامه یادگیری در طول زندگی می شود. ما منابع زیادی را صرف تلاش برای ایجاد مدارسی می کنیم که آموزش باکیفیت را برای جوانان فراهم کنند. با این حال، همانطور که به دنبال آخرین پیشرفتهای فنآوری برای افزایش اثربخشی خود در آموزش هستیم، ممکن است نیاز اساسی به مدرسه را به عنوان مکانی امن و دلپذیر برای یادگیری و پیشرفت کودکان نادیده بگیریم.
اگر مدرسه ای امن نباشد، عواقب آن برای کودکان بسیار است. علاوه بر این، اگر دانش آموزان در داخل مدرسه احساس امنیت نکنند، عواقب آن برای مدرسه و کارکنان به همان اندازه جدی است. هنگامی که کودکان احساس ناامنی می کنند، خرابکاری علیه اموال مدرسه افزایش می یابد، رفتار توهین آمیز نسبت به کارکنان مدرسه تشدید می شود، درگیری بین گروه های همسالان تشدید می شود و به طور کلی، جوانان قادر به یادگیری درس های خود نیستند. رایج ترین پاسخ در میان جوانانی که احساس ناامنی می کنند این است که خود را از دیگران دور می کنند. در محیط مدرسه، این منجر به "خاموشی" دانشآموزان و پاسخ ندادن به درسهایشان میشود یا هر تأثیر دیگری که بزرگسالان در مدرسه سعی میکنند به آنها منتقل کنند.
چگونه می توان یادگیری را به طور موثر در چنین محیطی انجام داد؟ درگیری در جامعه بزرگتری که مدرسه به آن تعلق دارد، درگیریهای جهانی، کمبود منابع مدرسه، و واکنش کارکنان مدرسه به پریشانی دانشآموزان، همگی در ایجاد احساس ناامنی دانشآموزان در مدرسه نقش دارند. به طور مشابه، اگر مدرسه ای احساس خوش آمدگویی به دانش آموزان را منتقل نکند، جوانان نیز به همان شیوه هایی که گویی احساس ناامنی می کنند، پاسخ خواهند داد. آنها خود را از مدرسه جدا می کنند و سعی می کنند در یک حباب محافظ بمانند و از تلاش معلمان و کارکنان برای آموزش خود جدا می شوند.
ایجاد یک مدرسه دلپذیر با ایمنی همراه است. اگر مدرسه دعوت کننده نباشد، دانش آموزان احساس اضطراب می کنند و به طور کامل در آموزش آن شرکت نمی کنند، مهم نیست که مدرسه چقدر برای رسیدن به آنها نیرومند باشد. عواقب آن برای مدرسه همان عواقبی خواهد بود که دانش آموزان احساس ناامنی کنند. خرابکاری، رفتار منفی نسبت به بزرگسالان و درگیری با دانش آموزان دیگر اغلب زمانی رخ می دهد که دانش آموزان احساس استقبال نمی کنند.
با در نظر گرفتن این موضوع که ایجاد یک مدرسه ایمن و پذیرا یک مفهوم اساسی است همه مدارس باید در تلاش برای آموزش موفقیت آمیز کودکان به آن توجه کنند.
دستور اساسی: مکانی امن و دلپذیر برای یادگیری
کودک باید احساس کند که به سمت مدرسه کشیده شده است، همانطور که وقتی چهره مادر با لبخندی گشاد و چشمانی مهربان از او استقبال می کند، واکنش نشان می دهد. ساختمان و محوطه مدرسه می تواند همین احساس را منتقل کند. ما همچنین با نگرش مشتاقانه و مثبت خود نسبت به دانش آموزان از یادگیری استقبال می کنیم.
کودکان بسیار بصری هستند. آنها در محیط هایی که لذت، آسایش و ایمنی را تداعی می کند، لذت می برند و شکوفا می شوند. پاسخ یک نوزاد به چهره محبت آمیز مادرش یک نمونه اولیه است. ساختمان ها و محوطه های یک مدرسه از استقبال دانش آموزان خبر می دهد. با نزدیک شدن کودک به محوطه مدرسه، آیا این منطقه باعث تحریک بازیگوشی و کنجکاوی طبیعی او می شود؟ یک رنگ روشن، یک چهره رسا یا یک شی جالب به طور طبیعی کودک را به سمت خود می کشاند. با این حال، بیشتر ساختمانهای مدارس این ویژگیها را ندارند.
ما شدیداً میخواهیم فرزندانمان با اشتیاق از تحصیل استقبال کنند، اما نمیدانیم که ساختمانهای بدون احساس و ناخوشایند ممکن است اولین برداشت کودک از یادگیری باشد.
محیط مدرسه خود را ارزیابی کنید
اگر کودک را به آغوش آموزش نمی کشاند، پس سخت تلاش کنید تا آن نگاه و احساس را در آن ایجاد کنید. آیا حس ماجراجویی، کنجکاوی، سرگرمی یا هیجان را منتقل می کند؟ یک کودک باید به داخل ساختمان کشیده شود و کنجکاو باشد که مردم داخل آن چه چیزی برای او در نظر گرفته اند. تغییر حس ساختمان و محوطه مدرسه دشوار نیست. و نه پول زیادی، در صورت وجود، نیاز دارد. مشارکت دادن کودکان برای کمک به دستیابی به این هدف میتواند یک پروژه مدرسه فوقالعاده برای آنها باشد و احساس مالکیت آنها بر تجربه مدرسه را افزایش دهد.
از دانشآموزان بخواهید آثار هنری برای تزئین بیرون مدرسه ایجاد کنند. آنها رنگ ها و اشکالی را که آنها را جذب می کند به شما نشان می دهند. از همین ایده می توان برای محوطه مدرسه استفاده کرد. اجازه دهید دانش آموزان محوطه را تزئین کنند. یک اثر جانبی ناشی از افزایش مالکیت دانش آموز، اعمال خشونت کمتر، خرابکاری کمتر و غیبت کمتر خواهد بود. مدرسه به مکانی امن و دلپذیر تبدیل خواهد شد. معلمان و کارکنان نیز این انرژی جدید را احساس خواهند کرد و این باعث ایجاد عادات کاری بهتر در آنها نیز می شود.
یکی دیگر از راه های اساسی که یک مدرسه می تواند این حس خوشامدگویی و ایمنی را منتقل کند تمیز و مرتب بودن است. کودکان دنیا را از یک نگاه می بینند؛ سطح بسیار متفاوت از بزرگسالان. بی نظمی پیام قوی یک ساختار بی توجه را منتقل می کند. مکان های ناپاک و نامنظم همچنین خطر واقعی و آسیب احتمالی را برای دانش آموزان ایجاد می کند که طبیعت فیزیکی آنها سرشار از انرژی و رفتارهای تکانشی است. محیط فیزیکی مدرسه اغلب اولین تأثیر خوشایند را در دانش آموزان ایجاد می کند.
نگرش بزرگسالان پیام استقبال و ایمنی را تقویت می کند. دانش آموزان خود را به عنوان هدایایی که هر روز وارد زندگی شما می شوند در نظر بگیرید. به آنها لبخند بزنید، از آنها برای حضور در مدرسه تشکر کنید و یک سلام مثبت بفرستید.
ایمنی
برای ایجاد محیطی امن برای دانش آموزان به بیماری و اعمال پرخاشگرانه فورا پاسخ دهید. افراد غریبه را از مدرسه دور نگه دارید. ابتدایی ترین واکنش کودک در مواجهه با ترس، خاموش شدن، پنهان شدن و انکار واقعیت موقعیت است. بنابراین، اگر بچه ها وارد محیط مدرسه ای شوند که برایشان ظالمانه است، خاموش می شوند. به عبارت دیگر، آنها از کار مدرسه خودداری می کنند.
کودکان احساس امنیت را از سیگنال های بسیار ظریف در بزرگسالان دریافت می کنند. اگر دانش آموزی از نظر جسمی بیمار به مدرسه بیاید و معلم فقط ناراحتی او را نادیده بگیرد، دیگر دانش آموزان کلاس احساس ناامنی می کنند. دانش آموزان دیگر احساس خواهند کرد: "اگر بیمار باشم چه اتفاقی می افتد؟" وقتی دانش آموز بیمار در اسرع وقت به خانه مراجعه یا به خانه فرستاده شود، همه دانش آموزان احساس امنیت بیشتری خواهند کرد. پاسخ به بیماری تنها راهی نیست که به دانش آموزان احساس امنیت می دهد. افراد خارجی نباید در اموال مدرسه حضور داشته باشند.
بزرگسالان و جوانانی که هیچ ارتباطی با دانش آموزان ندارند نباید در محوطه مدرسه حضور داشته باشند. افراد خارجی در محوطه مدرسه باعث می شوند دانش آموزان شما احساس عدم اطمینان، سردرگمی و ناامنی کنند.
پیشگیری و توقف پرخاشگری فیزیکی راه دیگری است که می توانیم در کودکان احساس امنیت ایجاد کنیم. قوانین و مقررات سختگیرانه ای باید وضع شود که بلافاصله به پرخاشگری در بین دانش آموزان پاسخ دهد.
درک کودک از زمان منحصر به فرد است. زمانی که در یک موقعیت تهدیدآمیز می گذرد می تواند در ذهن کودک ترسیده یک ابدیت به نظر برسد. داشتن قوانین و رویههای روشن برای پاسخ به اقدامات تهاجمی در مدرسه به بزرگسالان اجازه میدهد تا فوراً پاسخ دهند.
چگونه کودک دشوار را شناسایی کنیم
مؤثرترین راه برای شناسایی دانشآموز مشکلدار این است که مشاهده کنید آیا آن دانشآموز از الگوی «رفتار پایه» خود منحرف شده است. در یک محیط امن و دلپذیر، دانش آموزی که از نظر تحصیلی یا عاطفی مشکل دارد به توجه سریع نیاز دارد - به همان اندازه که بیمار جسمی دارد. هر دانش آموز در هر سنی رفتارها و نگرش هایی را بیان می کند که برای خود عادی است. میتوانیم این ویژگیها را «رفتارهای پایه» بنامیم. بهترین روش برای یک مدرسه برای ارزیابی رفاه دانش آموزان، نظارت بر این رفتارهای پایه است. این نظارت، تلاشی بیش از حضور در کنار دانش آموزان برای آموزش آنها از کارکنان نمی گیرد. وقتی دانشآموزان از رفتار پایه خود منحرف میشوند، معلمان باید مشکلات را پیشبینی کنند.
گرایش دانش آموز و والدین
دانشآموزان و والدین را در مورد راههایی که میتوانند در تبدیل مدرسه به مکانی امن و دلپذیر کمک کنند، راهنمایی کنید. این کار را در اوایل سال تحصیلی انجام دهید و آن را در طول سال تکرار کنید. بسیار مهم است که یک مدرسه در ابتدای هر سال تحصیلی به والدین و دانش آموزان آموزش دهد که چگونه می توانند کمک کنند مدرسه را به مکانی امن و دلپذیر تبدیل کنید.
این جهت گیری باید تاکید کند:
• هشدار دادن به مسئولان مدرسه در صورتی که افراد غریبه نزدیک محوطه مدرسه باشند.
• توضیح اینکه چرا درهای مدرسه قفل است.
• نحوه پاسخگویی مدرسه به دانش آموزان بیمار و والدین چیست؟
• فهرستی از اقلامی که نمی توان آنها را به مدرسه آورد - هر چیزی تهدید کننده.
همه قوانین مدرسه را اعلام و توضیح دهید، به ویژه:
• فلسفه و اهداف مدرسه.
• نیاز به صحبت مثبت در مورد مدرسه در خانه.
• والدین را تشویق کنید که به مدرسه علاقه مند شوند.
• به تلاش های دانش آموزان حتی بیشتر از دستاوردهای آنها پاداش دهید.
• این روند را در طول سال تحصیلی تکرار کنید. ذهن تازه کودکان با تکرار پیشرفت می کند و والدین از یادآوری در مورد آن بهره مند خواهند شد.
همکاری خانه و مدرسه
به دانش آموزان و والدین در مورد راه هایی که می توانند مدرسه را به مکانی امن و دلپذیر تبدیل کنند راهنمایی کنید. این کار را در اوایل سال تحصیلی انجام دهید و آن را در طول سال تکرار کنید. اساس همکاری بین خانه و مدرسه، ارتباط است. بچهها زمانی بهتر یاد میگیرند که درسهای ارائه شده در مدرسه در خانه پشتیبانی شود. مطمئناً جهت گیری والدین در جلب همکاری آنها بسیار مهم است. اما، مدرسه نباید تنها بر این به عنوان تنها روش ارتباط با والدین تکیه کند. برای جلب این همکاری می توان از تکنیک های دیگری استفاده کرد.
یکی از این تکنیکها این است که معلمان در پایان هفته مدرسه یک «یادداشت کلاسی» هفتگی برای هر دانشآموز به خانه بفرستند. این یادداشت می تواند توسط معلم دست نوشته شود و سپس توسط ماشین کپی شود و به هر دانش آموز داده شود تا به خانه ببرد. اگر به دستگاه کپی دسترسی ندارید، معلم می تواند یادداشت را با صدای بلند بخواند و از دانش آموزان بخواهد که آن را یادداشت کنند. این تمرین در یادداشت برداری می تواند یک مکمل بسیار مفید برای درس های دانش آموزان باشد.
یک راه آسان و کارآمد برای نوشتن این یادداشت کلاسی این است که معلمان افکار خود را در طول هفته یادداشت کنند. سپس، در پایان هفته، یادداشت ها را به سادگی روی یک ورق کاغذ قرار دهند.
برخی از افکار پیشنهادی برای برقراری ارتباط در یادداشت کلاس درس عبارتند از:
• آنچه این کلاس در این هفته در هر موضوع آموخته است.
• نحوه پاسخگویی کل کلاس به این موضوعات جدید.
• هر گونه دشواری که کل کلاس با یک مشکل خاص تجربه می کند.
• تجربیات گذشته معلم با موضوعات خاصی که در راه است و در خانه به چه مواردی باید توجه کرد.
• نکاتی در مورد اینکه چگونه والدین می توانند به فرزندشان در درک درس های آموزش داده شده در مدرسه کمک کنند.
• هر گونه مشکل رفتاری کلی با کل کلاس.
• چگونه والدین می توانند به مشکلات رفتاری کمک کنند.
• هر گونه نگرانی کلی در مورد بهداشت، بهداشت یا ایمنی.
• هر پیامی از طرف مدیر که باید به پدر و مادر منتقل شود.
• وسایل تحصیلط مورد نیاز برای هفته آینده.
همیشه تحسین و تأیید دانش آموزان و مشارکت والدین در آموزش فرزندشان را در نظر بگیرید. همیشه در بیان خود مثبت و دوستانه رفتار کنید. یکی از تکنیکهای ارتقای همکاری بین والدین و مدرسه، برگزاری «شبهای والدین/معلم» است. این رویدادها باید بحث های غیررسمی بین والدین و معلمان را تشویق کند. میتوان در این زمانها کارتهای گزارش توزیع کرد و نوشیدنیهایی را سرو کرد. یک لحن مثبت و مؤید باید در طول شب منتقل شود.
در نهایت، مدارس را تشویق کنید که مرتباً سخنرانیهای آموزشی برای والدین برگزار کنند. این ارائه ها باید روی موضوعات بسیار مورد علاقه تمرکز کنند، مانند:
• نگرانی های سلامت جامعه.
• مراقبت اولیه از کودک.
• نگرانی های پزشکی در فرزندپروری.
• موضوعاتی با هدف کمک به دانش آموزان در درس هایشان.
• رفتار و انضباط خانگی.
• اخبار و رویدادهای خاص جامعه.
• ارائه های هنری یا فرهنگی – احتمالاً با استفاده از دانش آموزان و مجریان.
همه پیشنهادات بالا مدرسه را به مکانی دلپذیر برای والدین تبدیل می کند و این احساس مستقیماً به دانش آموزان منتقل می شود. هنگامی که والدین برای همکاری و اطلاع دعوت به مدرسه می شوند، مدرسه به محیطی امن تر و دلپذیرتر تبدیل می شود.
بحران در جامعه و واکنش مدرسه
هنگامی که بحران در جامعه یا در جهان رخ می دهد، برای مدارس مهم است که اطلاعات واقعی برای دانش آموزان ارائه کنند. این به دانش آموز می رساند که مدرسه جزیره ای امن در برابر طوفان های خطر بالقوه است. هرگز از برقراری ارتباط با دانش آموزان در مورد یک تراژدی غافل نشوید. رویدادهای منفی که در جامعه رخ می دهد تأثیرات عمیقی بر دانش آموزان دارد. واکنش کودکان نسبت به بزرگسالان نسبت به بحران های جامعه و رویدادهای جهانی کاملاً متفاوت است. بزرگسالان تصور می کنند که کودکان به همان شیوه ای که آنها (بزرگسالان) به بحران ها واکنش نشان می دهند، رفتار می کنند.
کودکان چارچوب مرجع عاطفی، فکری، و تجربی برای درک رویدادهای منفی ندارند. واکنش فوری کودک به یک تراژدی، شخصی کردن آن است. آنها به طور خودکار فکر می کنند که همان اتفاق یا اتفاقی مشابه قرار است برایشان بیفتد. آنها ترس را شخصی سازی می کنند. ترس از ناشناخته ها می آید.
متداول ترین پاسخ بعدی کودک نگرانی در مورد امنیت عزیزان است، به خصوص اگر آنها خودشان در مدرسه هستند و از خانواده خود جدا شده اند. انواع دیگر پاسخ ها اغلب در کودکان رخ می دهد. یک کودک ممکن است ترس های طولانی مدت ناشی از بحران داشته باشد که می تواند برای مدت بسیار طولانی ادامه یابد. ترس های خاص برای آن کودک شخصی است و ممکن است با بخش کوچکی از تراژدی یا بحران همراه شود. به عنوان مثال، یکی از دانشآموزان که شاهد رفتار وحشیانه مردی با اختلال روانی در یک اتوبوس شلوغ در سه سالگی بود، نسبت به اسببازی دانشآموزان نوجوان دیگر در اتوبوس مدرسه واکنش وحشتناک شدیدی داشت. معلمان و همراهان بزرگسال در اتوبوس برای آرام کردن او ناتوان بودند.
یکی دیگر از واکنشهای رایجی که کودکان در برابر بحران دارند این است که ترسهای دیگری ظاهر میشوند که لزوماً به موقعیت بحران مربوط نمیشوند. برای یک کودک، ترس و اضطراب احساسات عمومی هستند. بنابراین، یک کودک ممکن است با مرتبط کردن ترس های خود با چیز دیگری که از آن می ترسد، پاسخ دهد. مؤثرترین روش برای رسیدگی به وضعیت بحران این است که مدرسه اطلاعاتی را در مورد بحران به دانش آموزان ارائه دهد. هنگامی که ما حقایقی را در مورد یک بحران ارائه می کنیم، ناشناخته ها شناخته می شوند. اطلاعات اثر آرام بخش دارد. یک مدرسه نباید این موضوع را بدیهی بداند که دانشآموزان درباره یک بحران از منابع دیگر ، مانند والدین، روزنامه ها یا رادیو/تلویزیون آگاه می شوند. مدرسه یک موقعیت قدرتمند در زندگی کودک دارد. مدرسه در حال حاضر توسط دانش آموزان به عنوان معتبرترین منبع اطلاعات در نظر گرفته شده است – نقش سازمان دهی دانش مورد نیاز. به اطلاعاتی که از مدرسه شنیده میشود، میتوان به همان روشی اعتماد کرد که میتوانند به محتوای درسهایی که تدریس میشوند اعتماد کنند. مدرسه می تواند به جزیره ای در زندگی دانش آموزان تبدیل شود.
مدرسه ایمن علیرغم اتفاقاتی که در خارج از محوطه مدرسه می افتد، احساس امنیت را به دانش آموز منتقل می کند. سپس مدرسه به عنوان پناهگاهی برای دانش آموزان در نظر گرفته می شود. به مکانی دور از هرج و مرج اطرافشان تبدیل می شود. ایجاد چنین مکانی و دور نگه داشتن حواسپرتی از افکار دانشآموزان باعث میشود ذهن خود را پر از دانش کنند. برقراری ارتباط توسط مکتب حقایق و حتی راهبردها برای درک بحران در جامعه آنها یک عنصر کلیدی برای ایجاد این درک از مدرسه به عنوان یک جزیره است.
مجله تخصصی روانشناسی تربیتی شناختی
مدیر مسئول: محمود دلیر عبدی نیا - روانشناس تربیتی با دیدگاه شناختی
استفاده از مطالب ارائه شده در این پایگاه، صرفا با ذکر منبع آزاد می باشد.